چکیده:
گستردگی مفاسد مالی یکی از معضلات دورۀ قاجار بوده است که در قالبهای مختلفی چون رشوه، هدیه، اختلاس و نظایر آن انعکاس یافته است. مقولۀ فساد مالی، بهخصوص مظاهر آن مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته، اما پرداختن به چرایی این پدیده همچنان ضرورتی اجتنابناپذیر به نظر میرسد. در راستای این ضرورت و با توجه به اینکه بین ساخت قدرت به عنوان عامل تعیین کنندۀ مسائل اجتماعی و اقتصادی با گسترۀ مفاسد مالی پیوند مؤثری وجود دارد، بررسی ابعاد این پیوند و اثرات آن در دورۀ مورد بحث، مسئله اصلی این نوشتار به حساب میآید. بر این اساس، کوشش شده تا با مطالعۀ منابع و تحقیقات مرتبط و به کمک رویکرد توصیفی- تحلیلی زوایای مختلف موضوع روشن شود. یافتههای تحقیق بیانگر ارتباط مؤثر بین گستردگی مفاسد مالی با ساخت استبدادی حکومت است که در آن اعمال و توزیع قدرت منوط به اراده و خواست مقام سلطنت است و سایر اجزای حاکمیت نظیر درباریان، دیوانسالاری، نظام قضایی و غیره در همین چارچوب معنا پیدا میکنند. این ساختار علاوه بر تسرّی مفاسد مالی به سلسلهمراتب فرودست و تبدیل آن به عنوان رویهای نسبتاً رایج و نقش مهم آن در مواردی چون عدم شفافیت مالی، توزیع ناعادلانۀ ثروت و غیره، به عنوان مانع جدی در مقابل اصلاحگران عرصۀ مفاسد مالی در این عهد مطرح است.
The extent of financial corruption is one of the problems of the Qajar period, which is reflected in various forms such as bribery, gift, embezzlement and the like. Although the issue of corruption and especially its manifestations have been considered by researchers, addressing the cause of this phenomenon remains an inevitable necessity. In line with this necessity and since there is an effective link between power building as a determining factor in social and economic issues and the extent of financial corruption, the study of the dimensions of this link and its effects in the period under discussion is the main issue of this article. Accordingly, an attempt has been made to clarify the issue through the study of related sources and research and with the help of descriptive-analytical methods. The research findings indicate an effective relationship between the extent of corruption and the authoritarian structure of government in which the exercise and distribution of power depends on the will of the monarchy and other components of government such as courtiers, bureaucracy, judiciary, etc. find meaning in this context. . This structure, from the spread of financial corruption to the lower hierarchy and its transformation into a relatively common practice and its important role in cases such as financial transparency, unfair distribution of wealth, etc., is also a serious obstacle to reformers in the field of financial corruption in this era.
خلاصه ماشینی:
فصلنامۀ علمی تاریخ اسلام و ایران دانشگاه الزهرا (س ) سال سی ام ، دورۀ جدید، شمارۀ ٤٨، پیاپی ١٣٨، زمستان ١٣٩٩/ صفحات ٢٣١-٢٠٩ مقاله علمی ـ پژوهشی واکاوی ارتباط ساخت قدرت با مفاسد مالی و پیامدهای آن 1 (از عصر ناصری تا انقلاب مشروطیت ) 2 منصور طرفداری تاریخ دریافت : ١٣٩٩/٠٤/١٣ تاریخ پذیرش : ١٣٩٩/٠٨/٠١ چکیده گستردگی مفاسد مالی یکی از معضلات دورۀ قاجـار بـوده اسـت کـه در قالـب هـای مختلفی چون رشوه، هدیه ، اختلاس و نظایر آن انعکاس یافته است .
هرچند تعاریف نو به فهم ارتبـاط انـواع قدرت با مقولۀ فساد مالی کمک می کند، اما طبیعی است که کاربست مفـاهیمی چـون «مقـام و موقعیت به امانت داده شده » در مورد ساخت قدرت قاجار با چالش های اساسی مواجـه شـود؛ زیرا این ساختار مبتنی بر سلطنت مطلقه بود و شاه را در مقام ظـل الله از اختیـارات مطلقـی در زمینه های مختلف برخوردار کرده بود (اعتمادالسلطنه ، ١٣٧٤: ١٧٤/١-١٧٥).
اهمیت بررسی مفاسد مالی در ساختار حاکمیـت قاجـار باعـث شـده تـا محققـان زوایـای مختلف آن را مورد بررسی قرار دهند؛ که در این زمینه می توان به مقالۀ رحمانی ، محمدخانی و دهقان نژاد (١٣٩٢) با عنوان «درآمدی بر رشوه ، پیشکش و انواع آن در عهد قاجار بـا تکیـه بـر عصر ناصری » اشاره کرد.
درواقع ، درست است که ساختار حکومـت مطلقه ، قدرت گسترده ای در اختیار شاه به عنوان مهـم تـرین عامـل مـشروعیت بخـش سـاخت استبدادی داده بود، اما بسیاری از شاهان بنا به دلایلی چون ضعف شخـصی ، طـرز نگـرش بـه امور و دیگر موانع نتوانستند به همۀ ظرفیت های جایگاه خود جامـۀ عمـل بپوشـند.