چکیده:
واژه «قائم» یکی از پرکاربردترین واژگانی است که در روایات مهدوی منعکس شده که پس از ائمه یازده گانه، تنها مصداق آن بر امام عصر عجّل الله تعالی فرجه الشّریف قابل تطبیق است؛ اما در دوران معاصر، جریان «احمد اسماعیل بصری» با استناد به نصوص روایی، با تفسیری خاص به دو قائم معتقد است: قائمی قبل از ظهور و قائمی پس از ظهور. احمد اسماعیل بصری – به زعم خود - به عنوان قائم قبل از ظهور، به دستور امام عصر عجّل الله تعالی فرجه الشّریف خود را مجری اوامر امام میپندارد!
نوشتار پیشرو که با روش توصیفی- تحلیلی به سامان رسیده است؛ ضمن پرداختن به استنادات آنان، عمدترین دلایل آنها را با محوریت نام، ذریه و حیات امام به نقد کشیده است.
استناد به روایات ضعیف، تقطیع برخی روایات، تعارض دلایل آنان با اصول پذیرفته شده از جانب این فرقه، از جمله نقدهای «روشی» است. از منظر «محتوایی» میتوان به عدم پردازش به روایات مشابه دیگر، تاویل گرایی و ذوق گرایی بی ضابطه در براشت از روایات، اشاره کرد.
The term “riser” is one of the most widely used words reflected in the Mahdavi narrations, the only comparable example of which, after the eleven Imams, is the Imam of the Age (A.S); however, in the contemporary era, “Ahmad Ismael Basri” movement, with reference to the texts of traditions, with a special interpretation, believes in two risers: a riser before the appearance, and a riser after the appearance. Ahmad Ismael Basri- in his opinion- as the riser before the appearance, by the order of Imam of the age (A.S) considers himself the executor of the Imam’s orders. The following paper, organized with a descriptive-analytic method, while addressing their citations, has criticized their main reasons with the focus on the name, descendants and life of the Imam (A.S). Citing weak traditions, fragmenting some narrations, and their reasons in conflict with the accepted principles by this sect, are among the “methodical” criticisms. From the “content” point of view, we can point to the lack of processing other similar traditions, unbridled hermeneutics, and taste in the interpretation of the narrations.
خلاصه ماشینی:
از آن جا که بار معنایی این لقب، همواره با قیام و گسترش عدالت گره خورده است در طول تاریخ، مدعیان دروغین تلاش کرده اند خود را مصداق آن بندانند( نوبختی ، 1381 : ص 3 ، 35، و اشعری، 1382ک ص 105 153 158 ، 165 ) در بیشتر این جریان ها سخن از یک قائم و تطبیق آن بر یک فرد مورد نظر است: اما برخی از جریان های انحرافی مهدوی مانند جریان احمد اسماعیل بصری با تفسیری خاص، به مسئله قائمیت اشاره دارند آنان با استناد به نصوص روایی به دو قائم اعتقاد دارند، قائمی قبل از ظهور و قائمی پس از ظهور احمد اسماعیل بصری به عنوان قائم قبل از ظهور (البته به زعم خودش به دستور امام عصر که با قرائن و شواهد دیگر به صدور آن اطمینان به دست آید.
در زمینه نقد جریان احمد اسماعیل بصری، آثار مختلفی نگارش شده است(آیتی 1393 و شهبازیان 1396 ) اما درباره فرضیه تعدد قائم، به تنها اثری به نام (دوازده خوورشید) اثر سید مهدی مجهد سیستانی می توان اشاره کرد (سیستانی، 1396:ص 135 -187) در این نوشته، ضمن ارائه روایات تعداد اوصیا، خلفا، ائمه به روایات مهدیین و قائم پراخته است: اما بررسی تمام روایات، پردازش شبهات جریان بصری و ساختاری روشمند از ویژگی های این مقاله است 2.