چکیده:
تروریسم را میتوان بهعنوان بازیگری ژئوپلیتیکی ارزیابی کرد که توانسته بهتدریج دامنه نفوذ خود را افزایش دهد و حتی پیروان جدیدی را از مناطق مختلف جهان به سمت خود جذب کند. طی سالهای گذشته فعالیتهای تروریستی گروه داعش و وابستگان به این جریان در مسائل امنیتی خاورمیانه و جهان به موضوع بسیار مهمی مبدل شد. این مقاله با هدف شناخت تروریسم بینالمللی بهعنوان یکی از تهدیدهای جدی فراروی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران و با بهرهگیری از آموزههای کیفی روش «تحلیل تأثیر روند» و بهرهگیری از آموزههای نظریه «راپاپورت» که ناظر بر وجود چهار موج بینالمللی تروریسم است، میکوشد به این پرسش، پاسخ دهد که آیا ظهور داعش در غرب آسیا میتواند پایان موج چهارم و چشمانداز تکوین موج پنجم تروریسم بینالمللی باشد؟ مقاله ضمن بررسی نقش هژمونی مداخلهگر ایالات متحده آمریکا میکوشد وجوه تمایز تروریسم در مدل «داعش» را با سایر امواج تروریستی، با استفاده از دادههای میدانی نشان دهد. نحوه جمعآوری دادهها مبتنی بر پایش روندها در منابع دست اول، کاوش در منابع اینترنتی، استفاده از اخبار معتبر و در عین حال بررسی آمار برخی از مراکز معتبر بینالمللی بوده است. مقاله این فرضیه را مورد آزمون قرار میدهد که موج جدیدی از تروریسم بینالمللی با ماهیتی وابسته، مدرن، غیربومی، فراملی و شبهمذهبی و در عین حال متمایز از بنیادگرایی اسلامی در غرب آسیا ظهور کرده است که تحقق آن، چشمانداز متفاوتی را بر تحولات نظام بینالملل و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران به نمایش میگذارد.
Terrorism can be evaluated as acting geopolitics in the Middle East, this phenomenon has been able to gradually increase its influence in the region and to attract new followers from different parts of the world. In recent years, the number of terrorist groups have significantly increased and terrorist activities has now become very important in the Middle East and global security issues. This article using "Trend impact Analysis" as a qualitative method and the emphasis both on the teaching of the theory of “Totalitarianism” and David Rapoport “The Four Waves of Modern Terrorism”” Theory. post-event field studies in this article, show what is the nature and distinctions of ISIS (The Islamic State of Iraq and the Levant) terrorism with previous waves of modern terrorism. According this point of view, a new wave of international terrorism as "Totalterrorism" with exotic and quasi-religious nature and yet distinct from Islamic fundamentalism is emerging. This study could demonstrate a different perspective of the developments in the Middle East and shows what threats, poses to Iran's national security.
خلاصه ماشینی:
هدف اصلي پژوهش با اتکا بر اين گزاره ترسيم شده است که فهم و شناخت هر پديده اي مقدم و پـيش شـرط اتخاذ هرگونه راهبرد عملي متناسب با آن است و از آنجايي که گروه تروريستي داعش و جريان هاي وابسته به آن ميتواند مولود عوامل و متغيرهاي جديدتري در ساحت سياسـي و امنيتي غرب آسيا باشد، پژوهش حاضر در گام نخست با هـدف درک هرچـه دقيـق تـر ماهيت متفاوت اين پديده با امـواج قبلـي و در گـام بعـد شناسـايي و کشـف متغيرهـاي تأثيرگذار بر ظهور آن درصـدد پاسـخ بـه ايـن پرسـش اصـلي اسـت کـه ماهيـت گـروه تروريستي تکفيري داعش را چگونه ميتوان صورت بندي کرد و آيا اين پديده مـيتوانـد پايان موج چهارم و چشم انداز تکوين موج پنجم تروريسم بين المللي باشد؟ در پاسخ بـه پرسش اصلي اين پژوهش با اتکا به آموزه هاي نظريه توتاليتريسـم ، ايـن سـناريو را پـيش ميکشد که گروه تروريستي داعش کنشگري سياسي بـا مـاهيتي شـبه مـذهبي، التقـاطي و ايدئولوژيک است که اقدامات خشونت آميز تروريستي را در پوشـش واژگـان مـذهبي و غيرقابل مصالحه انجام ميدهد و ميتواند به عنوان موج پنجم تروريسم بين الملـل معرفـي شود.
وي معتقـد اسـت که در موج ضد استعماري، خشونت تروريستي به عنوان حق تعيين سرنوشت در نظر گرفته ميشود، در حالي که در موج آنارشيستي و چپ انقلابي، خشونت ها با هـدف تغييـرات در ساختار سياسي دنبال ميشوند و در موج چهارم خشونت با هدف تفسـير از متـون مقـدس شکل گرفته است ؛ يکي از ويژگيهاي مهم در چهارچوب مفهومي راپاپورت اين اسـت کـه گروه هاي فعال در هر موج براي دستيابي به اهداف سياسي خـود، از تاکتيـک هـاي خـاص مبارزاتي استفاده ميکنند؛ براي مثال ترور با ديناميـت ، نـوآوري مـوج اول و آنارشيسـت هـا محسوب ميشد که در عين حال عوامل تروريست در موارد زيـادي بـه علـت نزديکـي بـا هدف جان خود را از دست ميدادند.