چکیده:
در مطالعه حاضر به بررسی اثرات توسعه بانکی، ساختار اجتماعی، اقتصادی و نابرابری درآمدی در استانهای کشور طی دوره زمانی 1395-1385 و با بکارگیری مدل گشتاور تعمیم یافته آرلانو و باند (GMM) و (2SLS) پرداخته شده است. مطابق نتایج تخمین مدل؛ بیکاری و تجارت با نابرابری توزیع درآمد رابطه مثبت دارند. همچنین افزایش تولید ناخالص داخلی سرانه، سهم کل نیروی کار شاغل در بخش کشاورزی، تولید و ساخت و ساز، توزیع درآمد در استان های کشور را بهتر میکند. لیکن، ضریب کوچک این متغیرها، بیانگر تأثیر جزئی آنها بر روی توزیع درآمد است. علامت منفی وقفه نابرابری توزیع درآمد استانی و علامت مثبت شاخص تجارت نیز نشان از افزایش واگرایی درآمدی بین استانهای شمالی و جنوبی میباشد. در این شرایط منابع سرمایهگذاری، رشد و تکنولوژی مدرن در معدودی از استانهای صنعتی متمرکز شده و بسیاری از استانهای مرکزی و فاقد مرز مشترک با کشورهای دیگر، از فرایند رشد و تجارت محروم مانده و یا به صورت حاشیه ای در آن شرکت میکنند که اغلب در تضاد با منافع آنها میباشد. همچنین افزایش رقابت و تعداد شعب بانکی نیز توزیع درآمد را بهتر میکند، البته تأثیر افزایش این دو متغیر، بیانگر اهمیت بیشتر بخش بانکی در خصوص استفاده از تکنولوژیهای کارآمد و افزایش تعداد شعب بانکی برای بهبود عدالت اقتصادی در استانهای کشور میباشد. بنابرین رشد و توزیع عادلانهتر درآمد باید در تعامل و ارتباط نزدیک با یکدیگر باشد و از اینرو ((رشد تواًم با باز توزیع)) و ((رشد همراه با برابری بیشتر)) میباید در دستور کار برنامهریزان کشور قرار گیرد
In the present study, the effects of banking development, social, economic structure and income inequality in the provinces of the country during the period 1395-1385 and using the (GMM) and (2SLS) model were investigated. According to the results of model estimation; Unemployment and trade are positively related to income inequality. Also, the increase in GDP per capita improves the share of the total labor force working in agriculture, production and construction, and income distribution in the provinces of the country. However, the small coefficient of these variables indicates their partial effect on income distribution. The negative sign of the interruption of inequality in the distribution of provincial income also indicates an increase in income divergence between the northern and southern provinces. Under these circumstances, modern investment, growth and technology resources are concentrated in a few industrial provinces, and many central provinces, which do not share borders with other countries, are deprived of the growth process or participate in it marginally, which often contradicts It is in their interests. Increasing competition and the number of bank branches also improves income distribution, although the impact of increasing these two variables indicates the greater importance of the banking sector in using efficient technologies and increasing the number of bank branches to improve economic justice in the provinces. Therefore, more equitable growth and distribution of income should be in close interaction and relationship with each other, therefore ("growth with redistribution") and "growth with more equality" should be on the agenda of the country's planners
خلاصه ماشینی:
com تاريخ دريافت : ٩٩/٠٩/٢٢ تاريخ پذيرش : ٩٩/١١/٠٤ چکيده در مطالعه حاضر به بررسي اثرات توسعه بانکي، ساختار اجتماعي، اقتصادي و نابرابري درآمدي در استان هاي کشور طي دوره زماني ١٣٩٥-١٣٨٥ و با بکارگيري مدل گشتاور تعميم يافته آرلانو و باند (GMM) و (SLS٢) پرداخته شده است .
همچنين افزايش رقابت و تعداد شعب بانکي نيز توزيع درآمد را بهتر ميکند، البته تأثير افزايش اين دو متغير، بيانگر اهميت بيشتر بخش بانکي در خصوص استفاده از تکنولوژيهاي کارآمد و افزايش تعداد شعب بانکي براي بهبود عدالت اقتصادي در استان هاي کشور ميباشد.
تاکنون مطالعه اي در داخل کشور به شکل داده هاي استاني به بررسي توسعه بانکي، ساختار اجتماعي، اقتصادي و اثرگذاري آن بر نابرابري درآمدي نپرداخته است ، باتوجه به همين مباحث در مطالعه حاضر، تأثير توسعه بانکداري محلي در نابرابري درآمد با در نظر گرفتن آيين نامه بانکي، ساختار اجتماعي و اقتصادي هر استان از جمله ؛ ساختار شهري، تحرک جغرافيايي، توسعه زيرساخت هاي مادي و غيرمادي بخش بانکي، رشد تجارت خارجي، تشکيل سرمايه انساني در بخش کشاورزي و صنعت و با در نظر گرفتن داده هاي استاني، مورد بررسي قرار ميگيرد تا گامي در جهت درک اين موضوع که آيا توسعه بانکداري استاني بر توزيع مجدد درآمد ميتواند تأثيرگذار باشد، برداشته شود.
بنابراين در بلندمدت يک اقتصاد يا نهاده نيروي کار دو برابر سرمايه ، توليد ناخالص داخلي حقيقي را افزايش ميدهد که منجر به کاهش نابرابري درآمدي در استان هاي کشور ميشود.