چکیده:
محققان تاریخ انقلاب مشروطیت ایران در بررسی ریشههای اقتصادی آن بر نقش ناکارآمدی ساختار اقتصاد کلان، فساد، کسری بودجه مزمن، فقدان زیرساختهای اقتصادی، دیون خارجی و پیامدهای منفی قرار گرفتن ایران در مدار مناسبات اقتصاد سرمایهداری توجه و تاکید کردهاند. نوشتار حاضر ضمن تایید نقش عوامل یادشده در آغاز نهضت مشروطهخواهی در ایران، به علل اقتصادی انقلاب مشروطه از دریچه نقش عوامل معیشتی توجه کرده است و این موضوع را با تاکید بر این پرسش اساسی بررسی میکند که آیا وضعیت معیشتی ایران، در دهه منتهی به انقلاب مشروطیت، در آغاز حرکت مشروطهخواهی ایرانیان تاثیر داشته است؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که آسیبهای ناشی از اقتصاد سیاسی ایران، بهطرز محسوسی در وضعیت معیشتی مردم بازتاب یافته بود و این امر سبب بروز بحران در معیشت و بهتبع آن نارضایتیهای عمومی و شورشهای موضعی شده و با بیپاسخ ماندن نارضایتیها و شورشها راه برای انقلاب مشروطیت هموار شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد بحران معیشت زمینه شکلگیری شورشهای معیشتی و بهدنبال آن طرح مطالبات سیاسی را در انقلاب مشروطیت فراهم کرد. روش پژوهش حاضر، تاریخی با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی است. هدف پژوهش حاضر تبیین نسبت متغیرهای اقتصادی با جنبش انقلابی مشروطیت ایران است.
Abstract
Scholars of the history of the Iranian Constitutional Revolution have studied the economic Causes of that Revolution and emphasized the inefficient role of Macroeconomic Structure, Corruption, budget deficit, lack of economic infrastructure, foreign debt, and the negative consequences of iran’s orbiting capitalist economic relations. The present article, while confirming the role of the mentioned factors in creating the beginning of the Constitutional Movement in iran, has considered the economic Causes of the Constitutional Revolution from the perspective of the role of Livelihood factors and examines this issue by emphasizing the basic question that: has the living conditions of iran, in the decade leading up to the Constitutional Revolution, influenced the beginning of thr Iranian Constitutional Movement? The hypothesis of the present Study is that the damages caused by irans political economy in the decade leading up to the Constitutional Revolution were significantly reflected in the living conditions of the people and this caused a crisis in livelihood and consequently general dissatisfaction and revolt and with the unresponsiveness and ineffectiveness of dissatisfaction and revolts, the way has been paved for the Constitutional Revolution. The findings of the study show that The livelihood crisis provided the basis for the formation of livelihood riots and subsequent political demands in the Constitutional Revolution. The method of the present study is historical with adescriptive – analytical approach. The aim of this study is to explain the relationship between economic variables and the revolutionary movement of Iranian Constitutionalism.
خلاصه ماشینی:
نوشتار حاضر ضمن تأييد نقش عوامل يادشده در آغاز نهضت مشروطه خواهي در ايران ، به علل اقتصادي انقلاب مشروطه از دريچۀ نقش عوامل معيشتي توجه کرده است و اين موضوع را با تأکيد بر اين پرسش اساسي بررسي ميکند که آيا وضعيت معيشتي ايران ، در دهۀ منتهي به انقلاب مشروطيت ، در آغاز حرکت مشروطه خواهي ايرانيان تأثير داشته است ؟ فرضيۀ پژوهش حاضر اين است که آسيب هاي ناشي از اقتصاد سياسي ايران ، به طرز محسوسي در وضعيت معيشتي مردم بازتاب يافته بود و اين امر سبب بروز بحران در معيشت و به تبع آن نارضايتيهاي عمومي و شورش هاي موضعي شده و با بيپاسخ ماندن نارضايتيها و شورش ها راه براي انقلاب مشروطيت هموار شده است .
در ميان عوامل 175 خارجي، وقوع جنگ بين روسيه و ژاپن ، با عنايت به وابستگي تجارت ايران به روسيه ، تأثيري مستقيم بر درآمدهاي دولت ايران و نيز بر واردات و صادرات و سرانجام ، بر قيمت کالاها و وضعيت معيشتي در ايران داشت که در ادامه ، عوامل يادشده بررسي ميشود: ساختار و ماهيت دولت قاجار بروز بحران معيشت در دهۀ منتهي به انقلاب مشروطيت منطق اقتصادي نداشت .
بر مبناي آنچه ذکر شد، به دليل عملکرد دولت قاجار در عصر ناصري و عهد مظفري و نيز نوسانات بازارهاي جهاني طلا و نقره ، ارزش پول ملي ايران در دهۀ منتهي به انقلاب مشروطيت به کم تر از نصف کاهش يافته بود (مستوفي، ١٣٨٧، ج .