چکیده:
مقدمه
گاهی افراد با وجود شکست در سرمایه گذاری خود (سرمایه گذاری پول و زمان) همچنان سرمایه گذاری شکست خورده خود را تداوم می بخشند (رفتار معرف قماربازان). این پدیده به هزینه بر باد رفته مشهور شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی علت این رفتار در قالب یک پژوهش آزمایشی است.
روش
برای این منظور تعداد ۱۸۰ نفر از دانشجویان رشته روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه اصفهان به عنوان نمونه به طور تصادفی انتخاب شدند. طرح آزمایش شامل تعدادی سناریو راجع به یک پروژه نیمه تمام بود که به همه دانشجویان داده شد و از آن ها خواسته شد که به عنوان مدیر پروژه در مورد آن تصمیم گیری کنند. چنین فرض گردید که با توجه به سرمایه گذاری قبلی، همزمان احتمال سرمایه گذاری مجدد افزایش می یابد.
نتایج
نتایج تحلیل واریانس یک راهه و رگرسیون خطی و رگرسیون درجه دوم نشان داد که افراد از پذیرش سرمایه های قبلی به عنوان ضرر اکراه داشته و بنابراین منابع بیشتری را سرمایه گذاری می کنند به این امید که ضرر قبلی را بپوشانند (۰۰۱/۰>p). نتایج به کمک نظریه های ناهماهنگی شناختی و توجیه خود تبیین شده است.
Introduction
Some times in spite of investment failure (lose of time and money) people insist on endurance of investment failure (representative of gamblers behavior). This phenomenon was known "Sunk Cost". The aim of the current research was to investigate the cause of sunk cost via experimental research.
Method
The sample was 180 students of educational science and psychology of university of Isfahan selected randomly. Experimental design was some wignet scenario about incomplete project and ask them to decide about it. It is assumed that prior money allocations with percent increment in cost, the probability of reinvestment was added.
Results
Finding via one way ANOVA and second degree and linearal regression analysis show that prior money allocation did not accept as lost, so invest additional resource in the hope of erasing their loses. Results were explained by contribution of to theories, namely: cognitive dissonance and self justification.
خلاصه ماشینی:
دام هزينه هاي بر باد رفته و تاثير آن بر ادراکات افراد در فرايند تصميم گيري Sunk cost trap and its effect on persons perceptions in decision process حميدرضا عريضي ساماني Hamid Reza Oreyzi محمدتقي موثق Mohammad Taghi Movassagh چکيده Abstract گاهي افراد با وجود شکست در سرمايه Some times in spite of investment failure)loseگذاري خود(سرمايه گذاري پول و زمان) of time and money( people insist on enduranceهمچنان سرمايه گذاري شکست خورده خود of investment failure)representative ofقرمااربتادزااونم).
همچنين هزينه هاي بر باد رفته تقريبا معادل فني است که در روانشناسي اجتماعي نخستين بار توسط فريدمن و فريزر٧ (١٩٦٦) به عنوان"فن جاي پا باز کردن "١ 1- Sunk Cost 2- Friedman et al 3- Stranded Costs 4- Jang, Mattita& Bai 5- Connolly & Ordonez 6- Sunk- Cost Trap 7- Freedman & Fraser مشهور شده بود.
شواهد حاکي از آن است که افراد جهت ساده نمودن تصميمات پيچيده سازماني از قضاوتهاي دم دستي ١٢ مانند هزينه هاي بر باد 1- Foot- in- the- Door 2- Arkes &Blumer 3- Portfolio 4- Kenneth Laing 5- Bounded Rationality 6- Kahneman 7- Thaler 8- Staw 9- Brockner 10- Hastie &Dawes 11- Karevold & Teigen 12- Heuristic Judgment رفته (آرکز و بلومر، ١٩٨٥) و سوگيري لختي شناختي ١ (استاو، ١٩٧٦و ١٩٨١) استفاده مي کنند.
به طور کلي مي توان هزينه هاي بر باد رفته را نوعي سوگيري در فرايند تصميم گيري دانست که بيانگر تمايل افراد به سرمايهگذاري مجدد منابع در موقعيت هايي است که در گذشته نيز هزينه هايي را به خود مصروف داشتهاند.