چکیده:
مقدمه پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ابعاد حمایت اجتماعی ادراک شده با ابعاد رفتارهای جامعه پسند در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج انجام شده است. روش شرکت کنندگان پژوهش حاضر با جامعه آماری دانشجویی ۱۲۲۵۴ نفری و حجم نمونه ای برابر۳۷۳ نفر (۱۴۷ دختر و ۲۲۶ پسر)، متناسب با جمعیت مورد مطالعه از دانشکده های مختلف به شیوه تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. ابزارهای بکار گرفته شده شامل مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده (پارک و همکاران، ۲۰۰۲) و پرسشنامه شخصیت جامعه پسند (پنر، ۲۰۰۲) بوده است. تحلیل داده ها با روش تحلیل رگرسیون خطی چندگانه به شیوه گام به گام و به کمک نرم افزار ۱۸ SPSS انجام شد. یافته ها نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که بعد حمایت اجتماعی ادراک شده از خانواده پیش بین معنی دار همدلی جهت گیری شده به سمت دیگران در دختران و پسران است. در عامل کمک رسانی نیز تنها در دختران حمایت اجتماعی ادراک شده از خانواده پیش بین معنادار کمک-رسانی است و در پسران هیچ یک از ابعاد نمی توانند کمک رسانی را پیش بینی کنند. در رفتار جامعه-پسند هم بعد حمایت اجتماعی ادراک شده از خانواده پیش بین رفتارهای جامعه پسند در ارتباط با هر دو جنس بوده و رابطه معنی داری را نشان می دهد و در دختران علاوه بر بعد حمایت اجتماعی ادراک شده از خانواده، حمایت اجتماعی ادراک شده از معلمان نیز پیش بین رفتارهای جامعه پسند است. نتیجه گیری یافته ها نشان می دهند حمایت اجتماعی ادراک شده از خانواده بیشترین نقش را در پیش بینی همدلی جهت گیری شده به سمت دیگران، کمک رسانی و رفتارهای جامعه پسند دارد.
Introduction
The present study aims at investigating the relationship between perceived social support dimensions and dimensions of pro-social behaviors among male and female students at Islamic Azad University, Sanandaj branch.
Method
373 students (147 female, 226 male) participated in this study. They were selected based on stratified randomization. They answered perceived social support (Park, et. al, 2002), and pro-social personality questionnaire (Pener, 2002). Data analysis was conducted by multiple linear regression analysis through step by step methods.
Results
The results from this study show that perceived dimension of social support from family was a meaningful predicator of Other-oriented empathy in girls and boys. Furthermore, regarding helpfulness factor, social support perceived from family was a meaningful predicator of helpfulness in girls only, and no dimension could predict helping in boys. Also in pro-social behavior, dimension of perceived social support from family can be a meaningful predicator of pro-social behaviors in relation to both boys and girls. In addition, social support perceived from teachers was also a predicator of pro-social behaviors in girls.
Conclusion
Findings show that social support perceived from family has the greatest role in predicting Other-oriented empathy, helpfulness, and pro-social behaviors.