چکیده:
پژوهش حاضر باهدف ارائه الگوی اثربخشی کارآفرینی اجتماعی در راستای توانمندسازی زنان جامعه محلی ارائهشده است. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان بلوچ مناطق حاشیهنشین چابهار در محلههای رمین، عثمانآباد، کمب، قدس، مرادآباد و تیس که از آنها نمونهای 266 نفری به روش نمونهگیری سهمی انتخاب شد. این پژوهش با روش آمیخته انجام گرفت. در بخش کیفی این روش، باتوجه به استراتژی فراترکیب عوامل مؤثر بر توانمندسازی زنان شناسایی شد و دربخش کمی با پخش دو پرسشنامه، این عوامل در جامعه آماری گفتهشده ارزیابی و رتبهبندی شدند. نتایج حاصل از روش کیفی فراترکیب این عوامل را در 21 شاخص دستهبندی کرد. دربخش کمی، نتایج حاصل از تحلیل نرمافزار SMART PLS نشان داد که تمامی شاخصهای حاصل از روش کیفی فراترکیب بهجز شاخص برخورداری از مهارت کافی اثر معناداری بر توانمندسازی زنان بلوچ مناطق حاشیهنشین چابهار داشتند و مهمترین این شاخصها، شاخص اعتمادبهنفس است و شاخصهای انگیزه ایجاد اشتغال، میزان تحصیلات، رفع تبعیض از بازار کار، سیاستهای حمایتی دولت به ترتیب در رتبههای دوم تا پنجم ازنظر اهمیت توانمندسازی زنان این منطقه برخوردارند.
خلاصه ماشینی:
دربخش کمي ، نتايج حاصل از تحليل نرم افزار SMART PLS نشان داد که تمامي شاخص هاي حاصل از روش کيفي فراترکيب به جز شاخص برخورداري از مهارت کافي اثر معناداري بر توانمندسازي زنان بلوچ مناطق حاشيه نشين چابهار داشتند و مهم ترين اين شاخص ها، شاخص اعتمادبه نفس است و شاخص هاي انگيزه ايجاد اشتغال ، ميزان تحصيلات ، رفع تبعيض از بازار کار، سياست هاي حمايتي دولت به ترتيب در رتبه - هاي دوم تا پنجم ازنظر اهميت توانمندسازي زنان اين منطقه برخوردارند.
بنابراين اين پژوهش باهدف ارائه الگوي کارآفريني اجتماعي در راستاي توانمندسازي زنان منطقه حاشيه نشين چابهار درصدد است با روشي جامع ، شاخص هاي مؤثر را استخراج کند و به اين سؤالات پاسخ دهد: ١.
چارچوب پياده سازي پيشران هاي مؤثر بر توانمندسازي زنان منطقه حاشيه نشين چابهار چگونه است ؟ ٢) مباني نظري وضعيت موجود کارآفريني اجتماعي در بين زنان روستايي زنان در ايران ٤٩ درصد از جمعيت کل کشور (٧٩ ميليون و ٩٢٦ هزار و ٢٧٠ نفر) يعني معادل با ٣٩ ميليون و ٤٢٧ هزار و ٨٢٨ نفر را بر اساس سرشماري ١٣٩٥ تشکيل ميدهند.
چارچوب توانمندسازي زنان (سارا لانگه ، ١٩٩١) در مورد توانمندسازي زنان روستايي پژوهش هاي متعددي انجام شده است که در ادامه به برخي از اين پژوهش ها اشاره ميشود: نتايج حاصل از پژوهشي، حاکي از آن است که براي توانمندسازي زنان بايد به منابع توانمندسازي ازجمله آموزش وپرورش ، درآمد نسبت به شريک و تنظيم کننده هاي توانمندسازي ازجمله : سن ، تراکم جمعيت ، منطقه محل اقامت ، آموزش وپرورش جامعه و ثروت جامعه توجه کرد (٢٠١٧ ,Habibov et al).
(2010), Cultural Barriers in Women Empowerment: A Sociological Analysis of Multan, Pakistan, European Journal of Social Sciences – VOL.