چکیده:
این مقاله به بررسی نوع مواجهه نویسندگان اقلیت پسااستعماری با مسیحیت میپردازد. مسیحیت در طول تاریخ با فراروایت رستگاری و تولید روایتهای استعماری عملاً در نقش نهادی ایدئولوژیک به دنبال بازتولید و تقویت گفتمان غالب استعماری به منظور نهادینهسازی فرمانبرداری و ایجاد سوژههای رام و منقاد در مستعمره بود. با ظهور دوران پسااستعمار و متعاقباً پیدایش گفتمان اقلیتها، فراروایت مسیحیت به تدریج «اعتبار» خود را از دسترفته دید و «تردید»ها نسبت به ژست خیرخواهانه آن افزایش یافت. نویسندگان ادبیات / گفتمان اقلیت تعاریف جدیدی از مسیحیت به دست دادند. آنها خواستار جدایی مسیحیت استعماری از لوگوس بودند و نتیجتاً آنرا از فراروایت رستگاری تا مرز فراروایتی سیاسی از طریق ایجاد مدلولهای واسازانه برای مسیحیت تنزل دادند. مقاله پیش ِرو خوانشی لیوتاری-دریدایی از گفتمان مربوط به مسیحیت اقلیتها به دست میدهد و واکنشهای مختلف مقاومت آنها را بررسی میکند و گفتمانهای بدیل و رقیب را که در اَشکال پناه به دیگر فراروایتها، بازگشت به دامان مسیحیت و احیای آیینها و مذاهب بومی تبلور مییابد مورد ارزیابی قرار می-دهد.
This paper explores the resisting manner of minor, postcolonial writers against Christianity. Throughout the history, Christianity as an ideological state apparatus, has been attempting to solidify and reproduce dominant colonial discourses in order to instill obedience and create submissive subjects in the colonies. With the appearance of postcolonial era and the subsequent minority discourse, Christian metanarrative gradually lost its “validity” and witnessed an increasing “incredulity” towards its benevolent posture. Writers of minor literature / discourse produced new significations for Christianity. They tried to separate the colonial Christianity from Logos and consequently degenerate it from an emancipatory metanarrative into a political metanarrative through creating deconstructive signifieds for Christianity. The present paper reads minority discourse on Christianity in the light of Lyotardian-Derridian approach and discusses the diverse resisting reactions against it and explores the alternative discourses which appear in the forms of resorting to other metanarratives, coming back to Christianity, and restoring native rites and religions.
خلاصه ماشینی:
محدوده مقالات اين کتاب دربرگيرندة نويسندگان __________________________________________________________________________ ١ transcendental signified ٢ Jean-François Lyotard ٣ Jacques Derrida ٤ Postcolonial Literature and the Biblical Call for Justice ٥ African Americans and the Bible: Sacred Texts and Social Textures اقليت آمريکايي ست و به رابطه اجتماعي - فرهنگي و دو سويه سياهان آمريکايي با کتاب مقدس مسيحيت مي پردازد.
مسيحيت ، بي اعتنا به رسوم و آيين بومي ، با نقاب اشاعه رستگاري در مستعمرات ورود مي - کرد، اما در اصل ، نقش نهادي سازمان يافته و ايدئولوژيک را داشت که اهدافي همچون توجيه تجاوز (١٢٠ :٢٠٠٨ ,Loomba)، بهانه حضور دائم در سرزمين هاي اشغالي ( ,Robert __________________________________________________________________________ ١ the speculative grand narrative ١٤ :٢٠٠٨)، و «تلفيق ، و نه تفکيک ، نژادها در مسيح » (١٠٨ :٢٠٠٨ ,Williams) را در سر مي پروراند.
با اين اوصاف ، با آنکه برخي معتقدند که ليوتار مسيحيت را در زمره فراروايت ها نمي داند ( :٢٠٠٥ ,Franke ١٨)، اما آن نسخه از مسيحيت که پروژه مدرنيته در مستعمرات مستقر مي نمود، ويژگي هاي فراروايتي همچون تعميم بخشي ، يکپارچه سازي ، و از همه مهمتر، شعار رستگاري بشريت را در خود داشت و با توجه به اينکه ، همگي اين ويژگي ها، در تحليل نهايي ، منجر به مشروعيت ، استقرار و استمرار قدرت و حاکميت نظام سرمايه داري استعماري مي شدند، از آن مي توان به عنوان فراروايت رستگاري نام برد.