خلاصه ماشینی:
"یعنی در عین حال که روابط متقابل انسانهای معدودی را با محیط محدود اطراف خودشان مطالعه میکند باید روابط متقابل آنها را با محیطهای بزرگتر و در نهایت کل کره ارض نیز از نظر دور ندارد چه بسیار برنامهریزیها و آمایشهایی که در محدودهای کوچک مثبت و مفید تلقی میشوند اما در محدودههای فراتر مشکلات و معضلاتی را به وجود میآورند ذکر چند مثال در این مورد شاید مطلب را بیشتر روشن کند.
بسیاری از دگرگونیهای اساسی در روستاهای ایران از جمله از هم پاشیدن نظام بهرهبرداری بنهها(صحرا و حراثه)،تخریب بسیاری از قنوات،دگرگونی در ساختار قدرت اجتماعی و اقتصادی،تغییر کشت،تحول از کشتهای گندم و جو به باغات،افزایش تعداد دام در روستاها،تغییرات اساسی در نظام بهرهبرداری از مراتع،فروپاشی سیستم ایلی و شبکه قدرت در ایلات،زیر شخم رفتن بخشهای عمدهای از مراتع کشور که منجر به از بین رفتن پوشش گیاهی و در نتیجه فرسایش خاک شده است و صدها تغییر دیگر همگی ناشی از سیاست اصلاحات ارضی و ملی شدن مراتع در زمان رژیم پهلوی و آن سیاستها خود الهام گرفته از سیاستهای کلی جهان سرمایهداری غرب بودند و بالاخره همه این تغییرات ناشی از یک طرز تفکر و اعمال یک نوع مدیریت بر جامعه بوده است.
بنابراین در هر مطالعه جغرافیایی چه مربوط به گذشته(جغرافیای تاریخی)چه مربوط به وضع موجود و چه مربوط به آینده(که مهمترین خدمتی که جغرافیدانها میتوانند بکنند در همین بخش آیندهنگری و طراحی است)باید این چهار پارامتر در نظر گرفته شده و (به تصویر صفحه مراجعه شود) تغییرات هریک از آنها و تأثیری که در پارامترهای دیگر میگذارند مورد مطالعه قرار گیرد."