چکیده:
پس از فروپاشی پادشاهی ساسانی و فتح ایران به دست مسلمانان، مواجهۀ اعراب مسلمان با ایرانیانی که بر دین کهن زردشتی بودند، بیشتر شد و بهدنبال آن، ارتباط میان آنها فزونی گرفت. یکی از پیآمدهای این روابط، هم در سطح سیاسی و اجتماعی و هم علمی و فرهنگی و حتی تا حدود بسیاری روابط میان عامۀ مردم، بهمرور زمان، آشنایی هر دو طرف با فرهنگ دینی دیگری بود. در بسیاری از منابع دورۀ اسلامی گزارشهایی حاکی است که چگونه ارتباط و تماس میان دو گروه، چه بهصورت مستقیم و چه غیرمستقیم، سبب راهیافتن اطلاعات بسیاری دربارۀ عقاید و باورهای دینی زردشتی به نوشتههای مسلمانان شد. در این مقاله کوشیدهایم تا برخی از مهم ترین راههایی که زمینۀ آشنایی مسلمانان با عقاید و باورها و آداب و رسوم دینی زردشتی را فراهم آورد، طبق اطلاعات موجود در منابع دورۀ اسلامی، بررسی کنیم.
After the fall of the Sassanid Empire and the conquest of Iran by Muslims; confrontations and communications between the Muslim Arabs and the Zoroastrian Iranians, who still believed in their ancient religion, notably increased. A significant consequence of this situation was a gradually mutual cultural familiarity; which had a vast political, social, cultural, and even scientific influence on the people's ordinary life. There is considerable information, in the Islamic sources, about how several Zoroastrian doctrines found their way into the Islamic texts, indirectly or even directly, as a result of the social relationship between Muslims and Zoroastrians. In this paper, we survey, based on several Islamic sources, the principal modes of the first acquaintance of Muslims with Zoroastrian doctrine and practice.
خلاصه ماشینی:
com مقدمه در بسياري از آثار گوناگوني که پس از اسلام و به دست نويسندگان مسلمان نوشته شد، اطلاعات جالب توجه و مهمي دربارٔە ايران پيش از فتوحات مسلمانان و فرهنگ ديني ايرانيان ، به ويژه فرهنگ ديني زردشتي آمده است ؛ چندان که بخشي از دانسته هاي ما دربارٔە اين دوره از تاريخ و فرهنگ ايران صرفاً از همين منابع قابل استخراج است .
اين زمينه ها به تدريج با گسترش قلمروي مسلمانان در شرق جهان اسلام بيشتر و متنوع تر ميشد؛ چندان که ميتوان بيشترين مناسبات ميان ايرانيان زردشتي و اعراب مسلمان پس از اسلام را، از قرن سوم به بعد و مربوط به دورٔە خلافت عباسي پي گرفت : حضور ايرانيان در دستگاه خلافت و امور ديواني ، مناظره هاي ديني ميان انديشمندان و روحانيان مسلمان و ديگر اديان ، ترجمۀ برخي آثار پهلوي به عربي و نيز نگارش متون جدلي و الاهياتي زردشتي به کوشش عالمان و روحانيان زردشتي بيشتر مربوط به اين دوره اند؛ دوره اي که روند آميزش فرهنگي ميان ايرانيان و اعراب سرعت گرفت و به تدريج تمدن ايراني ـ اسلامي تکامل يافت .
حتي حضور يک ايراني ، به نام سلمان ، را در ميان صحابۀ پيامبر اسلام از همان ابتداي رسالت ، ميتوان در اين روند مؤثر دانست : سلمان طبق آنچه منابع از قول خود وي نقل کرده اند، پيش از اسلام آوردن ، نخست بر دين زردشتي بود و چنان در انجام آداب و شعائر آن دين اهتمام داشت که در آتشکده اي اقامت گزيده و در خدمت آتش بوده است (ابن هشام ، سيرت رسوللله ، ١٨٩/١-١٩٠؛ خطيب بغدادي ، ١٧٧/١).