چکیده:
مسئلۀ محوری این مقاله بررسی رابطۀ پاندمیها و سیاست با تأکید بر پاندمی کروناویروس و تبدیل آن به بحران و سپس رویداد در ایران و پیامدهای سیاسی و امنیتی آن است. در پاسخ به پرسش آثار سیاسی و امنیتی پاندمیها در ایران با تأکید بر بحران کرونا چیست؟ این فرضیه مطرح میشود که پاندمیهای تاریخ ایران، با ایجاد بحرانهایی در سیاست، برخی به رویداد تبدیل شده و ضمن ایجاد آنتروپی محیطی به تغییراتی در ایران منجر شدهاند. هرچند هیچکدام هنوز برههای سرنوشتساز را رقم نزدهاند، اما در صورت بیتوجهی، ممکن است تهدیدات فاجعهگونهای را برای یک کشور رقم بزنند. کرونا نیز بهسبب شرایط خاص ایران و تقارن نامیمون آن با فشارهای جهانی و بحران ناکارامدی و چالشهای هویتی و گذار قدرت، فرصتی برای اصلاح و گذر نهادی، همبستگی ملی و پذیرش مشارکت مردمی و بهسازیهای فقهی است، اما اگر اهمیت مسئله درک نشود، موقعیتی مغاکگونه (ترومای تمدنی) در انتظار ایران است. روش تحقیق، کیفی و از نوع مطالعات اسنادی با رویکرد تبیینی برای فهم دگرگونیهای تاریخی-سیاسی است.
The central issue of this article examining the relationship between pandemics and politics with emphasis on the coronavirus pandemic and its transformation into a crisis and then an event in Iran and its political and security consequences. The hypothesis of this research is that some epidemics in Iran's history, by creating crises in politics, have become events and by creating environmental entropy have led to changes in Iran. Covid-19 is also an opportunity for institutional reform, national solidarity, acceptance of public participation and jurisprudential improvements due to the special situation in Iran and its conjuncture with global pressures, inefficiency crisis, identity challenges and the transition of power in the country. But if the importance of the issue is not understood, an abysmal situation (Civilization Trauma) awaits Iran. The method of this article is explanatory research based on a historical re-reading or political explanation of the epidemics in Iran's history.
خلاصه ماشینی:
بحران هاي پاندميک (بيماريهاي همه گير) و سياست : فرصت ها و تهديدات پساکرونايي (کوويد ١٩) در ايران 1 ابراهيم عباسي استاديار دانشکده حقوق و علوم سياسي دانشگاه شيراز (تاريخ دريافت : ١٣٩٩/٦/٥ – تاريخ تصويب : ٨٦//١٣٩٩) چکيده مسئلۀ محوري اين مقاله بررسي رابطۀ پاندميها و سياست با تأکيد بر پاندمي کروناويروس و تبديل آن به بحران و سپس رويداد در ايران و پيامدهاي سياسي و امنيتي آن است .
کرونا نيز به سبب شرايط خاص ايران و تقارن ناميمون آن با فشارهاي جهاني و بحران ناکارامدي و چالش هاي هويتي و گذار قدرت ، فرصتي براي اصلاح و گذر نهادي، همبستگي ملي و پذيرش مشارکت مردمي و بهسازيهاي فقهي است ، اما اگر اهميت مسئله درک نشود، موقعيتي مغاکگونه (تروماي تمدني) در انتظار ايران است .
بر اين اساس ميتوان بحران کرونا را نقطۀ عطفي در تاريخ ايران تلقي کرد که در حد آنتروپي محيطي ميتواند سيستم را مجبور به تغييراتي در خود و تطبيق با شرايط جديد کند و در صورت بيتوجهي ترومايي شود که پيامدهاي بسيار عميق تري براي ايران داشته باشد.
به نظر ميآيد به جز پيامد پاندمي ١٢٩٧ش که بخاطر آشفتگي در دولت و شکاف بين نخبگان و همزماني آن با اشغال ايران و جنگ جهاني اول که تغيير در سيستم سياسي و ظهور نيروي سياسي جديدي را در ايران در پي داشت ، بيشتر پاندميها از نخستين آن در سال ١٢٠٠ش تا آخرين آن در دهۀ چهل شمسي نوعي آنتروپي محيطي ايجاد کرده که به ضرورت در سيستم هاي سياسي، پاسخ هايي از نوع تأسيس نهادهاي جديد و اصلاحات گسترده و ١ دگرديسيهاي فقهي و فکري داشته است .