چکیده:
مقارن با شکل گیری جنبش های اجتماعی جدید من جمله جنبش دانشجویی
1968 فرانسه و به تبع آن فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ساحت فکر و اندیشه
نیز دچار تحولات شگرف شد که نمود عینی و انضمامی این تحولات ، ظهور و
بروز پسامدرنیسم به مثابه یک پارادایم جدید در برابر پارادایم مدرنیسم بود. این
تحولات تنها محصور و محدود به جغرافیای غرب نبود و آثار و پیامدهای این
رخدادهای سازه شکن دامنگیر ساحت و جغرافیای شرق بالاخص ایران نیز شد .
روشنفکران عرفی و دینی ایران نیز به تاسی از همتایان غربی خویش ، ناقوس
مرگ فراروایتها، پایان ایدئولوژی و پایان تاریخ را به صد ا در آوردند و با
رویکردی همدلانه نظریات جدید در عرصه فکر و اندیشه من جمله هرمنوتیک را
به عاریت گرفتند. مجتهد شبستری به عنوان سلسله جنبان گفتمان هرمنوتیکی
روشنفکری دینی سهمی عمده در اشاعه و ترویج گفتمان هرمنوتیکی روشنفکری
دینی بر عهده گرفت و با تاسی از معرفت شناسی پست مدرنیستی نوعی
نسبی گرایی و ساختارشکنی در تفسیر های دینی او ظاهر گردید. در این جستار
این فرضیه مورد آزمون قرار می گیرد که گفتمان هرمنوت یکی روشنفکری دینی ،
گفتمانی برون دینی است که متدولوژی آن سنخیت و همگونی با کتاب مقدس و
نص ندارد و توشه گیری علی الدوام و بلاانقطاع این نحله فکری از نظریات جدید
من جمله هرمنوتیک این گفتمان را به استحاله کشانده است که نتیجه منطقی و بلا
فصل آن گسست آشکار از کتاب و سنت و در غلتیدن در وادی گفتمان سکولار و
نسبی گرای هرمنوتیکی است.
خلاصه ماشینی:
موضوعاتي نظير قرائت پذيري دين ، پلوراليسم ديني ، تجربه ديني و حقوق بشر و رابطه دين و دمکراسي از ديگر ويژگي هاي منظومه فکري گفتمان هرمنوتيکي روشـنفکري دينـي بـه سرمداري محمد مجتهد شبستري است .
خلاصه رويکرد هرمنوتيک فلسفي گـادامر کـه مـورد اسـتفاده رهيافت هرمنوتيکي روشنفکري ديني است آن است که فهـم در اثـر پيونـد افقهـا حاصـل مي شود يعني اتحادي ميان ديدگاه خواننده و ديدگاه تاريخي متن به وجود مـي آيـد وکـار هرمنوتيک اتصال افقها و برقرارکردن نوعي ديالوگ و هم سخني ما با جهان ديگر هست و در اين صورت فهم درست از نادرست در مکتب گادامر وجود ندارد.
از طرفي ، دين مبين اسلام هرگز مخالف کثرت گرايي نبوده و نيست منتها تفاوت اساسي مابين اسلام و هرمنوتيک فلسفي مورد پسند اين نوانـديش دينـي در آن اسـت کـه اسـلام نگاهي وحدت گرايانه به دين دارد و کثرت را در عين وحدت مي پذيرد؛ اين در حاليست که گفتمان هرمنوتيکي روشنفکري ديني به طلايه داري شبستري ، رويکردي نـسبي گرايانـه بـه دين دارد که اتخاذ اين رويکرد منجر به ساختارشکني از متن مي شود.
به ظن قوي مي توان گفت که رهيافت هرمنوتيکي شبستري ريشه در آراء دريدا و تئوري واسازي او دارد؛ چـرا که دريدا بر اين باور است که ساختارشکني مـتن را در معنـاي کلـي آن اعـم از سياسـي ، اجتماعي و فلسفي بحراني مي کند و از اين طريق شکاف هاي موجود در آن برملا مي شود و ساحت ديگري از متن ظهور مي يابد (شريعتي ، ١٣٨٦: ١٥٦).
بررسي رابطه دين با امر اجتماعي در منظومه ي فکري مجتهد شبستري از نظر مبدعان گفتمان هرمنوتيکي روشنفکري ديني ، روش تفسير صحيح کتاب و سنت اين است که آنها را تاريخي بفهميم .