چکیده:
هدف از انجام این تحقیق بررسی نحوه استفاده استاد محمدتقی جعفری از آثار نویسندگان ادبیات جهان در تبیین مسایل دینی و اخلاقی میباشد. روش این تحقیق، کتابخانهای و توصیفی است و دامنه آن شامل: شرح مثنوی معنوی، شرح نهج البلاغه و کتابهای هنری ایشان است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که بیشترین استفاده در این حیطه توسط استاد جعفری از آثار تولستوی و ویکتور هوگو اتفاق افتاده است و از سویی دیگر آثار کسانی چون: صادق هدایت، کافکا و... مورد استفاده نبودهاند، زیرا استاد جعفری معتقد است این آثار در زمینه ادبیات پوچ گرایی هستند. همچنین با توجه به اینکه شرح مثنوی پیش از شرح نهج البلاغه نگاشته شده است استاد در استفاده از مثالهای ادبی با هم همپوشانی داشته و در مواردی یکسان میباشند. پیشنهاد میگردد با توجه به اینکه در بین شارحان و مفسران علوم دینی، هیچ کس چون محمد تقی جعفری به استفاده از ادبیات و هنر درتبیین دین نپرداخته است، از آثار ایشان در کتب گروه معارف اسلامی دانشگاه ها بیش از پیش استفاده گردد.
The purpose of this study is to investigate how Professor Mohammad Taqi Jafari uses the works of world literature writers in explaining religious and moral issues. The method of this research is library-based and descriptive and its scope includes: Sharh Masnavi Manavi, Sharh Nahjul Balagha and Jafari`s art books. Findings show that the most frequently used works in this area by Professor Jafari has been those of Tolstoy and Victor Hugo, and on the other hand the works of people such as: Sadeq Hedayat, Kafka, etc. have not been used, because Professor Jafari believes that these works are in the field of absurdist literature. Also, considering that the description of Masnavi was written before the description of Nahj al-Balaghah, they have been overlapped in the use of literary examples and in some cases they are the same. It is suggested that considering the fact that among the commentators and commentators of religious sciences, no one like Mohammad Taqi Jafari has used literature and art in explaining religion, his works should be used more in the books of Islamic education departments of universities.
Keywords
Allameh Jafari, Art, Tolstoy, Victor Hugo, World Literature, Islamic Education Courses.
خلاصه ماشینی:
(جعفري، 1381الف: 37) توضيح بيشتر اينكه از منظر جعفري، زيبايي عبارت است از نمودي نگارين و شفاف كه روي كمال كشيده شده است و كمال عبارت است از قرار گرفتن موضوعی در مجراي بايستگي و شايستگيهاي خود، البته در غيرمواردي كه موجود زيبا دو بعدي باشد، مانند انسان كه ممكن است با داشتن صورت زيبا، وقيحترين درون را داشته باشد و (جعفري، 1394: 268) چون هنر تنها براي انسان مطرح است و گرايش انسان به زيبايي ريشه در روح او دارد، لذا اين مطلبي است كه توسط خداوند دردرون انسان به وديعه نهاده شده است (جعفري،1394: 13) نظر علامه به ماكسيم گوركي هم مثبت است: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} پيرو رهبري باش كه خود نيز راهرو ميباشد، ماكسيم گوركي چه عبارت زيبايي در كتاب هدف ادبيات آورده است: «يك استاد بيشازآنكه يك استاد است، بايستي يك شاگرد خوبي بوده باشد».
(جعفري، 1372: 96) دراينجا علامه جفري در تلاش است، تا بگويد اگر تمام امور مادي و روزمرّه زندگي درست باشد؛ ولي باز مردم تشنه حقيقت هستند و ميخواهند فلسفه زندگي را بدانند و گويي كه آن قدر تشنه درك حقيقت ميشوند كه براي فهم آن زره برتن ميكنند، جنگ و صلح تولستوي هم، چنين است؛ زيرا از از امور فطري و فلسفي حيات سخن ميگويد.
بررسي نگاه تطبيقي علامه جعفري در شرح مثنوي با رمان يكي ديگر از مواردي كه در آثار علامه جعفري مشهود است، شرح ابيات مثنوي با توجه به ادبيات كلاسيك جهان است كه ذيلاً نمونههايي آورده ميشود: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} باید توجه داشت که ويكتورهوگو ميگويد: اينان چون مردان مقتدري هستند با همان اقتدار و مغزهاي رساي خود بر وجود خداوند گواهي ميدهند، يعني هرچقدرهم فلسفهبافي كنند؛ ولي خود وجود آدمي بر خداوند گواهي ميدهد و صرفاً از طريق فلسفهورزي نميتوان به خدا رسيد.