چکیده:
در سالهای اخیر موضوع انتخاب رشته برای دانشآموزان دوره متوسطه دوم به دغدغه اصلی خانوادهها، نظام آموزشوپرورش و دانشآموزان تبدیل شده است. از اینرو هدف اصلی این پژوهش، شناسایی دلایل موثر بر انتخاب رشته تحصیلی دانشآموزان است. ملاحظات نظری پژوهش بر اساس دیدگاه جامعهشناسان و صاحبنظران تعلیم و تربیت تدوین شده است. این پژوهش به روش کیفی و رویکرد گراندد تئوری بوده است. روش نمونهگیری هدفمند و با راهبرد نمونهگیری نظری انجام شده و روش گردآوری دادهها نیز مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بوده که با 25 نفر از متخصصان انتخاب رشته و حوزه تعلیم و تربیت استان ایلام صورت گرفته است. یافتهها متشکل از 49 کد مفهومی و ده مقوله اصلی شامل ترجیحات شغلی، علائق آموزشی، الگوپذیری از گروههای مرجع، هدایت تحصیلی، فشار والدین، استطاعت مالی، پنداشت از توانمندی شخصی، آیندهنگری آموزشی، ارتقای سرمایه فرهنگی و عقبه فرهنگی است که پدیده اصلی پژوهش با توجه به مقولات شکلگرفته «پنداشت از انتخاب رشته بهمثابه آفریننده سرمایه» نامگذاری شده است. افراد از طریق جریان جامعهپذیری؛ باورها، ارزشها، هنجارها و مهارتهای زندگی و شغلی را در وجود خود درونی میسازند و هویتی متمایز در زندگی اجتماعی برای خویش رقم میزنند که نقش آموزشوپرورش در میان عاملان جامعهپذیری برجسته است. چون انتخاب رشته و تحصیل برای فرد نوعی سرمایه تلقی میشود و با زندگی و هستی فرد سروکار دارد، بنابراین انتخاب رشته مناسب و ادامه تحصیل برای دانشآموزان مانند سرمایهای است که در همه برهههای زندگی سبب تعالی و شکوفایی آنها میشود.
Given the concerns of parents, students, and the educational system as a whole, in regards to the selection of field of study by the high school students, factors affecting these selections become of interest to all those involved. Based on the socio-educational foundation of the study, a group of 25 experts in education and field selection in Ilam Province was interviewed. Findings consist of 49 concepts and 10 basic categories from which the main theme is discovered to be the idea of “field selection as a creator of capital”. Individuals, through the process of socialization, internalize beliefs, values, norms, and skills in order to create a distinctive identity for themselves within their social life wherein the role of education looms large. Because the selected field of study is perceived as a type of capital, it permeates throughout their lives and can bring them actualization if selected properly.
خلاصه ماشینی:
از اين رو در پي پاسخگويي به اين پرسش است که مهم ترين دلايل مؤثر بر انتخاب رشته دانش آموزان پايه دهم از نگاه متخصصان کدام اند؟ مباني نظري در پژوهشهاي کيفي، برداشتها و ديدگاههاي مشارکت کنندگان در پژوهش و تجارب زيسته آنها از موضوع ، اهميت اساسي دارد، بنابراين پژوهشگر الزامي در استفاده از نظريه هاي جاافتاده ندارد و ميتواند کار خود را با گردآوري داده ها آغاز کند، اما از آنجا که کار تحقيقي در خلأ نظري صورت نميپذيرد، بنابراين پژوهشگران کيفي از مفاهيم نظري موجود براي پيشينه تحقيق ، شکل گيري پرسشها، استناد و مقايسه استفاده مينمايند (سپيدنامه و همکاران ، ١٣٩٥).
يافته هاي اين پژوهش با نتايج مطالعات نويدي (١٣٩٧) تلاش جهت راهنمايي دانش آموزان تا مرحله کسب صلاحيت ، مقصود گردوان و عبدالهي (١٣٩٦) مبني بر امکان دستيابي به شغل ، خادم مسجدي و نوروزي (١٣٩٥) اطلاع از فناوري و بازار کار، رضاپور و همکاران (١٣٩٥) نقش استعداد و مطالعات فردي، معروفي و کرمي(١٣٩٤) سبکهاي يادگيري و انتخاب رشته ، مرادي و اخوان تفتي (١٣٩٢) نقش علائق آموزشي، نظري و همکاران (١٣٨٩) جنسيت و تفاوت در انتخاب رشته ، همايوني و همکاران (١٣٨٥) نقش سبکهاي يادگيري و شناختي در انتخاب رشته ، راپوپورت و تيبو (٢٠١٨) دستيابي به موقعيت اجتماعي ، جوستينللي و پاوني (٢٠١٧) نقش ارتباط والدين در رفع ابهام فرايند انتخاب رشته ، چرنيکووا و پاليا (٢٠١٤) آينده نگري تحصيلي و شغلي ، پولات (٢٠١٢) مشورت با والدين و متخصصان و واگنر و فرد (٢٠٠٩) اهميت استطاعت مالي و کيفيت آموزشي در انتخاب رشته همخواني دارد.