چکیده:
در تاریخ 1396/4/24 طفلی به نام بنیتا در جریان یک سرقت ربوده شد. تلاشها برای پیدا کردن این کودک به طور مستمر ادامه داشت و این در حالی بود که این طفل هشت ماهه قادر به محافظت از خود نبود؛ تا اینکه جسد بیجان این کودک در منطقۀ پاکدشت تهران و داخل ماشین ربوده شده پیدا شد. ظرف مدت کوتاهی مرتکبان این جنایت دستگیر شدند. این موضوع بازتاب زیادی در رسانهها داشت. عدهای از حقوقدانان قتل بنیتا را عمدی و عدهای آن را شبه عمد تلقی کردند و بحثها و تفسیرهای عدیدهای پیرامون این موضوع بین حقوقدانان به وجود آمد. مقالۀ حاضر با روش بررسی موضوعات و تحلیل آن (توصیفی ـ تحلیلی) به این نتیجه میرسد که عدم توجه به مقولۀ اصلاح و بازپروی و حالت خطرناک زندانیان و همچنین عدم رویکرد علمی دستگاه عدالت کیفری به موضوع خنثیسازی زندانیان بعد از آزادی، میتواند باعث این دسته از جنایتها گردد و در مورد نوع قتل، حسب اظهارات و اقاریر متهمان ـ صرفنظر از رسانهای شدن جنایت و تأثیر آن بر تصمیم قضات ـ عقیده بر شبه عمد بودن جنایت (بند الف ماده 291 ق.م.ا) میباشد.
On 2017/ 17/ 7, a child named Benita was abducted during a robbery. Efforts to find the child continued unabated, and the eight-month-old was unable to protect himself until Cook's lifeless body was found inside a stolen car in Tehran's Pakdasht district. The perpetrators of this crime were arrested within a short period of time, and eventually this issue caused a great deal of media coverage. Some jurists considered Benita's murder to be intentional and some to call it quasi-intentional, and there were many discussions and interpretations on the subject. The present article concludes by examining the issues and its analysis (descriptive-analytical) that the lack of attention to the issue of correction and rehabilitation and the dangerous condition of prisoners and also the lack of scientific approach to criminal neutralization of prisoners after release can cause these crimes And about the type of murder; According to the statements and confessions of the defendants; Irrespective of the media coverage of the crime and its impact on the judges' decision, the opinion is that the crime was intentional (paragraph A of Article 291).
خلاصه ماشینی:
براي مثـال ، اگـر قاتـل بنيتـا دست بند يا گردن بند طلاي او را ميربود و سپس در جايي رها ميکرد تا طفل فوت کند و به رفتار خطرناک خود بـر روي طفـل آگـاهي مـيداشـت ، عمـل مرتکـب قتـل عمـد مستوجب قصاص بود و به عنوان جرم خاص قابل مجازات بـود؛١ زيـرا مـيخواسـته کـه فعلي بر روي بزه ديده انجام دهد، اما بيش از انتظار وي، حادثه اي که همان مـرگ طفـل باشد روي داده و حال متهم نميتواند اين ادعا را بکند که رفتار او در تحقق قتـل نقشـي نداشته ؛ زيرا رفتار پرخطري را بر روي طفل انجام داده کـه در نهايـت بـه مـرگ منتهـي شده است .
قتل بنيتا و پيش بيني اينکه شايد او پيدا نشود يا در اثر گرماي شديد از بـين بـرود و همچنين انتظار تصميم گيري مناسب از افراد معتـاد بـه شيشـه بـه دليـل سـلب قـدرت محاسبۀ رفتار و نتيجه در اثر تأثير مواد (شرح اين موضوع در مباحث آتي خواهـد آمـد) دشوار به نظر مي رسد و اين همان موضوعي است که در تبصره بند (پ ) ماده ٢٩٠ قانون مجازات اسلامي به عنوان اثبات و در نتيجه وارد نمودن اتهام قتل عمد با اين وصـف کـه متهم فکر ميکرد طفل در آن مکان توسط صاحب مغازه اي که در آن نزديکي است پيـدا خواهد شد، شايد محل ترديد باشد.