چکیده:
از مباحث در خور توجه در محافل کلامی دو فرقه اسلامی بزرگ شیعه و سنی عدالت صحابه و مرجعیت علمی آنها است. اهلیت برای تفسیر کتاب و سنت در بازخوانی حوادث صدر اسلام، نقش تعیینکننده دارد و با تنقیح مباحث، بسیاری از معضلات جهان اسلام حلشدنی است. دو رویکرد متفاوت به منزلت صحابه و همراهان پیامبرa در بین شیعه و اهل سنت وجود دارد. رهیافت یکی مبتنی بر عملکرد آنها به اقتضای منطق عمل و با سنجش معیارهای مطرح در متون و نصوص دینی است. رویکرد دیگر مبتنی بر نگاه تصویبی و مطلقگرایانه است. اغلب اهل سنت جمیع صحابه را عادل و قدح آنان را جفا میدانند. به صورت طبیعی در نگاه اهل سنت آنان جایگاه مرجعیت علمی خاصی دارند، اما در نگاه شیعه، صحابه اهل بیت با ویژگی عصمت دارای مرجعیت نهایی هستند و در امور دیگر با سنجش عملکرد صحابه با کتاب و سنت نبوی و سیره پیشوایان معصوم و منطق ارزیابی میشوند. در جستار پیش رو با نگاه تطبیقی و مستند به کتب روایی، کلامی، تفسیری و تاریخی، این دو نگاه بررسی میشود.
Scientific authority and justice of the companions of the prophet has been amongst the frequent theological discussions in Sunni and Shiite discourse. Qualification has a determining role for interpreting Quran and tradition and reviewing the events occurred at the early Islam and through modification (revision) many of predicaments in the world of Islam can be solved. Shiite and Sunni adopt two different approaches toward the status of the companions. One approach is established on the basis of the performance of the companions in relation with logical requirements of the action and evaluations through standards set in religious texts. The other is on the basis of a confirmatory view and is therefore absolutist. Almost all Sunnis believe that all companions are just and find fault in their criticism. Naturally, in Sunni view the companions enjoy a distinct scientific authority however in Shiite view, the companions of the household of the prophet with infallibility characteristic possess ultimate authority while in other cases the companions are evaluated against prophetic book, tradition, tradition of the immaculate Imams and logic. In the current research these two views are compared on the basis of historical, theological, and traditional and commentary sources.
خلاصه ماشینی:
لذا ايمان به اسلام در زمان حيات رسول خداص و استمرار آن با لوازمش همانند هجرت و جهاد و همراهي پيامبرص در زمان حاجت و امر نبوي و رحلت از دنيا با ايمان اسلامي ، تعريف مختار از «صحابه » در اين نوشته است .
شايد به همين دليل گوشه گيري و بي طرفي عده اي از صحابه همانند عبدالله بن عمر و سعد بن أبي وقاص و محمد بن مسلمۀ الأنصاري ، و أسامۀ بن زيد بن حارثۀ الکلبي در اختلاف بين علي ع و دشمنانش براي ايشان و ديگر متکلمان توجيه پذير باشد (همان : ١٦١).
تفتازاني تعظيم صحابه را واجب ، و طعن و ايراد به آنها را ممنوع مي کند و معتقد است برخي کارهاي آنها (به ويژه انصار و مهاجرين ، اهل بيعت رضوان و شرکت کنندگان در جنگ بدر و احد و حنين ) را که موجب ايرادگيري مي شود بايد حمل بر صحت ، و تأويل کرد.
تفتازاني صحابه و تابعين عصر اول را مردماني با صفاي اعتقاد بر اثر همراهي و نزديکي به زمان پيامبرص و نادربودن حوادث منجر به اختلاف و دسترسي به رسول خداص ميداند و آنها را ثقه معرفي مي کند.
چگونه پذيرفتني است که عده اي با خليفه به حق جنگ کنند و سرکش شوند و باعث ريخته شدن خون هاي محترم مسلمانان و صحابه اي چون عمار ياسر شوند، ولي به صرف ديدار و همراهي پيامبرص در مقطعي ، از همه خطاها و جر يم نابخشودني مبرا گردند؟ هيچ تفاوت ماهوي بين مارقين (متصلبين و متعصبين نهروان ) و قاسطين (معاويه و اتباعش ) و ناکثين و عهدشکنان (طلحه و زبير) در ين خصوص وجود ندارد و تبعيض در اين باره مستند به مباني ديني نيست .