چکیده:
رفاه و تأمین اجتماعی به عنوان یکی از مشخصههای جوامع متمدن و پیشرفته، مؤلفهای است که امروزه در سیاستهای کلان کشورهای جهان، جایگاه ارزندهای دارد. رویکردی که در نظامهای گذشته کمتر بروز و خودنمایی داشته است. به گواه مورّخان و محقّقان و با توجه به متن شاهنامه به عنوان یکی از اصیلترین متونی که ما را از اوضاع ایران قبل از اسلام آگاه میکند، پرداختن به مقولۀ رفاه و تأمین اجتماعی در صدر سیاستهای کلان پادشاهان ایرانی قبل از اسلام از دورۀکیانیان تا ساسانیان بوده است. یکی از مهمترین ابزارهای تأمین رفاه اجتماعی، بهبود شرایط صنعتی کشور است که به آبادانی و توسعۀ کشور و بهبود معیشت مردم میآنجامد. امری که علیرغم پر هزینه بودن به دلیل توجه پادشاهان به آسایش و رفاه مردم و تعمیم برخوداری و تأمین اجتماعی، بدان اهتمام شده است. از این رو این پژوهش با تکیه بر شاهنامۀ فردوسی به عنوان متنی تاریخی ـ ادبی به بررسی مصادیق صنعت و کاربرد انواع و گونههای آن در این اثر به منظور دستیابی به رفاه و تأمین اجتماعی پرداخته است. نتیجه نشان میدهد که پرداختن به امر صنعت که از سنگینترین و پرهزینهترین برنامههای کشوری است، همواره درشاهنامۀ فردوسی از طرف پادشاهان برای ارائۀ خدمات اجتماعی به عنوان ارکان رفاه و تأمین اجتماعی مورد توجه واقع شده است. روش به کار رفته در این پژوهش روش توصیفی ـ تحلیلی با تکیه بر پژوهش میان رشتهای است.
Welfare and social security, as one of the characteristics of civilized and advanced societies, is a component that has a valuable place in the macro-policies of the world today; an approach that has been less prevalent in previous regimes. According to historians and researchers, and considering the text of the Shahnameh as one of the most original texts that informs us about the situation in pre-Islamic Iran, the issue of welfare and social security was given attention at the forefront of the macro policies of pre-Islamic Iranian kings from the Kianian to the Sassanids period. One of the most important tools for providing social welfare is to improve the industrial conditions of the country, which leads to the prosperity and development of the country and improvement in people's livelihood. Despite being costly, this has been taken care of because of the kings' attention to the well-being of the people and the generalization of wealth and social security. Therefore, relying on Ferdowsi’s Shahnameh as a historical-literary text, this research has studied the examples of industry and the application of its types and species in order to achieve welfare and social security. The result shows that dealing with industry, which is one of the heaviest and most expensive programs in the country, has always been considered by kings in Ferdowsi’s Shahnameh to provide social services as pillars of welfare and social security. The method used in this research is a descriptive-analytical based on interdisciplinary research.
خلاصه ماشینی:
به گواه مورخان و محققان و با توجه به متن شاهنامه به عنوان يکي از اصيل ترين متوني که ما را از اوضاع ايران قبل از اسلام آگاه ميکند، پرداختن به مقولۀ رفاه و تأمين اجتماعي در صدر سياست هاي کلان پادشاهان ايراني قبل از اسلام از دورةکيانيان تا ساسانيان بوده است .
نتيجه نشان ميدهد که پرداختن به امر صنعت که از سنگين ترين و پرهزينه ترين برنامه هاي کشوري است ، همواره درشاهنامۀ فردوسي از طرف پادشاهان براي ارائۀ خدمات اجتماعي به عنوان ارکان رفاه و تأمين اجتماعي مورد توجه واقع شده است .
سياوش چنين شهري را با نعمت هاي خدادادي مناسب براي آسايش و رفاه مردم ميبيند و خود نيز با استحکام ديوارها و ساخت حصارها قدرت دفاعي شهر را دو چندان ميکند که اين امر کاملا نشان از توجه شاهان و شاهزادگان به مقولۀ رفاه اجتماعي مردم دارد.
همچنين به دستور شاپور شهري ديگر براي اسيران جنگي ميسازند که شهر داراي امکانات رفاهي چون کاخ و بيمارستان است تا اسيران بتوانند در آن شهر به استراحت بپردازند: وز آن پس بر کشور خوزيان فرستاد بسيار سود و زيان ز بهر اسيران يکي شهر کرد جهان را از آن بوم پر بهر کرد کجا خرم آباد بد نام شهر وزان بوم خرم کرا بود بهر کسي را که از پيش ببريد دست بدين مرز بوديش جاي نشست بر و بوم او يکسر او را بدي سر سال نو خلعتي بستدي يکي شارستان کرد ديگر به شام که پيروز شاپور کردش به نام به اهواز کرد آن سيم شارستان بدو اندرون کاخ و بيمارستان کنام اسيرانش کردند نام اسير اندر او يافتي خواب و کام (همان : ٧/ ٢٥٠) در اين نمونه کارکرد رفاهي و توجه به مقوله تأمين اجتماعي شهروندان خصوصا کساني چون اسيران و جانبازان که آسيب ديده اند به خوبي مشاهده ميشود.
فردوسي اين گونه تلاش هاي خداپسندانه را در شاهنامه خود به عنوان گواه تاريخي خدمات اجتماعي شاهان ايران ثبت کرده است .