چکیده:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه نوسانات شاخصهای کلان اقتصادی (نرخ تورم، نرخ بیکاری و نرخ رشد اقتصادی) و سرقت بر اساس آمارهای رسمی کشور در سالهای اخیر (دوره تحریمهای اقتصادی) صورت گرفته تا از این طریق بتواند سهم هر یک از متغیرهای مستقل را شناسایی و تعیین نماید.
روش: این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی بوده و در آن روش تحلیل کمی با رویکرد روش طولی- تطبیقی به کار گرفته شده و تحلیلها در دو سطح توصیفی و تبیینی انجام گرفته است. الگوی نظری تحقیق با تحلیل ثانویه دادههای آماری رسمی مرکز آمار ایران در خصوص سرقت بهعنوان متغیر وابسته و شاخصهای کلان و مهم اقتصادی (بیکاری، تورم و رشد اقتصادی) بهعنوان متغیرهای مستقل تحقیق در دوره زمانی 7 ساله (از سال 1388 تا 1394) مورد آزمون تجربی قرارگرفته است.
یافتهها: براساس نتایج حاصل از این پژوهش، ضریب همبستگی سرقت با متغیرهای (نرخ تورم، نرخ بیکاری و رشد اقتصادی) به اندازه 757/0 است. نسبتی از واریانس سرقت که توسط متغیرهای مذکور تبیین شده، معادل 573/0 است و با توجه به سطح معناداری بهدستآمده (سطح خطای کمتر از 05.0) میتوان گفت که متغیرهای مستقل قادرند بخشی از تغییرات متغیر سرقت را تبیین کنند.
نتیجهگیری: براساس یافتههای حاصله میتوان نتیجه گرفت که متغیرهای مستقل موردنظر از عوامل مؤثر بر سرقت میباشند بهگونهای که تأثیر متغیرهای (تورم و بیکاری) بر سرقت مستقیم هست یعنی با افزایش یا کاهش هر یک از آنها، میزان سرقت نیز کاهش یا افزایش یافته و رابطه متغیر رشد اقتصادی با سرقت، معکوس بوده است و به عبارتی بر اساس آمارهای رسمی و با بهکارگیری روشهای علمی، وجود رابطههای مذکور تأیید گردیده و به اثبات میرسد.
Background and Aim. The purpose of this study was to investigate the relationship between fluctuations in macroeconomic indicator) and robbery based on official statistics of the country in recent years (economic sanctions period) in order to be able to share any of the variables. Identify and identify the independent. Methodology: In this research, quantitative analysis method with longitudinal-comparative approach was applied and the analysis was done in both and explanatory levels. At the descriptive level, the technique of frequency tables and rates is used. At the explanatory level, correlation and regression techniques have been used and the theoretical model of research has been analyzed by secondary analysis of the official statistical data of the Iranian Statistical Center on theft as a dependent variable and macro and important economic indicators (unemployment, inflation and economic growth) as independent variables of the research. During the 7 year period (from 2009 to 2015), he was tested empirically. Results: According to the results of this study, the correlation coefficient of theft with variables (inflation rate, unemployment rate and economic growth) is 0.757. The proportion of variance of robbery explained by these variables is 0.557 and considering the obtained significance level (error level less than 0.05) it can be said that independent variables are able to explain part of the variation of robbery variable. Conclusion: Based on the findings, it can be concluded that the independent variables are the influencing factors on theft so that the effect of variables (inflation and unemployment) on direct theft is that by increasing or decreasing each of them, the rate of theft is also Decreased or increased and the variable relationship of economic growth with robbery has been reversed, in other words, based on official statistics, and using scientific methods, the existence of such relationships has been confirmed and proven.
خلاصه ماشینی:
تبيين جامعه شناختي تأثير شاخص هاي مهم اقتصادي بر وقوع سرقت نوع مقاله : پژوهشي تاريخ دريافت : ٩٩/٠٧/٢٢ تاريخ پذيرش : ٩٩/١١/١٠ از صفحۀ ١١١ تا ١٣٢ قدير بخشي جغناب ١، مراد عباسي 2 چکيده زمينه و هدف : اين پژوهش با هـدف بررسـي رابطـۀ نوسـانات شـاخص هـاي کـلان اقتصـادي و سـرقت براسـاس آمارهاي رسمي کشور صورت گرفته تا از اين طريق بتواند سهم هر يک از متغيرهـاي مسـتقل را شناسـايي و تعيـين کند.
الگـوي نظـري تحقيـق بـا تحليـل ثانويـه داده هاي آماري رسمي مرکز آمار ايران در خصوص سرقت بـه عنـوان متغيـر وابسـته و شـاخص هـاي کـلان و مهـم اقتصادي (بيکاري، تورم و رشد اقتصادي) به عنوان متغيرهاي مستقل تحقيق در دورة زماني ٧ ساله (از سال ١٣٨٨ تـا ١٣٩٤) مورد آزمون تجربي قرار گرفته است .
نتيجه گيري: براساس نتايج تحقيق ، متغيرهاي مستقل مورد نظر از عوامل مؤثر بر سرقت ميباشند؛ بـه گونـه اي کـه تأثير متغيرهاي تورم و بيکاري بر سرقت مستقيم و رابطۀ متغير رشـد اقتصـادي بـا سـرقت معکـوس بـوده اسـت کـه وجود رابطه هاي مذکور نيز تأييد شده است و لازم است سياست گـذاران کشـور بـراي کـاهش جـرائم مربـوط بـه سرقت ، پيش از اينکه توجه خود را به مسائل انتظامي و قضايي معطوف کنند، به زمينه هاي افزايش جرم سـرقت توجه بيشتري داشته باشند.
در خصوص تأثير متغيرهاي کـلان اقتصـادي بـر وقـوع جـرم سـرقت براسـاس آمارهـاي رسمي کشور، تاکنون مطالعه اي صورت نگرفته است ، ولي نتايج بسياري از پژوهش هـاي تجربي نشان ميدهند که عوامل اقتصادي از قبيل (نـرخ بيکـاري، تـورم و غيـره ) بـا نـرخ سرقت ، رابطـۀ معنـاداري دارنـد.