چکیده:
یکسونگری درباره مسائل زنان در جوامع غربی وشرقی همواره با شدت وضعف همراه بوده است. جنبش فمنیسم در غرب از جمله جنبش هایی است که تلا ش نموده با استفاده از خلاء موجود، به طرح مباحث جنسی وجنسیتی در قلمرومتافیزیک، معرفت شناسی، و ارزش شناسی پرداخته و در این زمینه علاوه بر گسترش محتوای خود در حیطه های مذکور در قلمرو جغرافیایی بسیاری از کشورها از جمله کشور ما نفوذ نماید. نوشتار حاضر بر آن است تا با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی به این سوال پاسخ دهد چه گونه از بازخوردها نسبت به جریان فمنیسم در ایران بعد از انقلاب اسلامی به وجود آمده است؟ پژوهش نشان می دهد در کشور ما ایران به خصوص بعد از انقلاب اسلامی نسبت به بروز وظهور این جنبش بازخوردهایی وجود داشته که در میان این بازخوردها دوگونه بازخورد و به عبارتی دو رویکرد نواندیشانه مبتنی بر برابری جنسیتی وهمچنین رویکرد انتقادی مبتنی برعدالت جنسیتی شناسایی شده است .
Equality on women's issues in western and eastern societies has always been extremely weak. The feminist movement in the West is one of the movements that have attempted to use gender vacuum to explore gender and gender issues in the field of metaphysics, epistemology and ontology. This field, in addition to expanding its content in the aforementioned areas, can influence the geographical territory of many countries, including our country. The present article seeks to answer this question by using qualitative content analysis method that what kind of feedback to feminism flow has been created in Iran after the Islamic Revolution? There has been some feedback on the emergence of this movement, including two types of feedback, namely two gender-based approaches to gender equality as well as a critical approach based on gender equality
خلاصه ماشینی:
جنسيت زنانه ناشي از تولد، بايستي يک امر نامربوط به شمار آيد و لذا، زنان بايد حق بهره مندي از حقوق و آزاديهايي را داشته باشند که مردان از آن بهره مند ميباشند، به ويژه حق رأي براي زنان (اندروهي وود،٤٢٨:١٣٧٩) بر اين اساس ، تفاوت ميان دو جنس زن و مرد ذاتي نبوده ، بلکه نتيجه اجتماعي شدن و زندگي جمعي است به نظر اين دسته از فمنيست ها، تقريبا از لحظه تولد، با پسرها و دخترها به شيوه متفاوتي رفتار ميشود، به گونه اي که زنان از پرورش تمامي استعداد- شان به عنوان انسان باز داشته ميشوند.
در پژوهش حاضر، براساس رويکردها و بازخوردهايي که نسبت به ديدگاه هاي فمنيستي، در ايران مطرح است دو رويکرد نوانديشانه و انتقادي وجود دارد که در رويکرد نوانديشانه نظام اجتماعي به عنوان عامل تفاوت بين زن و مرد در نظر گرفته ميشود و اين رويکرد قائل به تشابه زن ومرد است درحالي که در رويکرد انتقادي تفاوت بين زن و مرد بر اساس جنسيت مورد توجه قرار ميگيرد و اين رويکرد قائل به تساوي است و معتقدند زنان و مردان از نظر جنسيت با هم تفاوت دارند بنابراين مسئوليت ها و وظايف براساس اين تفاوت بايد شکل بگيرد.
(زنجاني زاده ، ١٣٧٨: ١١) 172 اما صرف نظر از تمام اين اختلافات ، تنها هسته و محور مشترکي که ميتوان بين گرايش هاي مختلف فمنيستي در نظر گرفت عبارت است از: اعتراض نسبت به آنچه تبعيض عليه زنان ناميده ميشود و تلاش براي ارتقاء و بهبود وضعيت آنان .