چکیده:
بررسی محتوای اعلامیة جهانی حقوق بشر از منظر حقوقی و فلسفی به ما کمک میکند تا درک درستی از فرایندهایی که به تدوین این اعلامیه منجر شدهاند، داشته باشیم. در این میان یک بعد مهم این است که دریابیم این اعلامیه براساس چه مبانی و نظریههایی بنیان گذاشته شده است یا بهعبارت دیگر جهانبینی اعلامیة جهانی حقوق بشر چیست. مهمترین پرسش در این زمینه این خواهد بود که اعلامیة جهانی آیا اصولاً از انسان تعریف خاصی دارد و اگر دارد، این تعریف چگونه است؟ این مقاله ویژگیهایی را که اعلامیة جهانی حقوق بشر برای انسان برشمرده است، بیان میکند و سپس توضیح میدهد که شکلگیری چنین برداشتی از ماهیت انسان متأثر از تعامل میان چه دیدگاههایی است. از این روش درخواهیم یافت که تعریف اعلامیة جهانی حقوق بشر از انسان را چگونه باید تفسیر کرد. اعلامیة جهانی حقوق بشر انسان را موجودی دارای خرد و وجدان معرفی میکند که آزاد و برابر آفریده شده و از کرامت ذاتی برخوردار است و همین کرامت ذاتی مبنای برخورداری انسان از حقوق بشر است. این دیدگاه مجموعهای تلفیقی و ناشی از توافق مفهومی میان نمایندگان مکاتب مختلف حقوقی و فلسفی است.
The review of the contents of the Universal Declaration of Human Rights from a legal and philosophical point of view, helps us to better understand the process that led to the compilation of this Declaration. In this context, one important point is to find out what foundations and theories the Declaration is based on, or, in other words, what is the worldview of the Universal Declaration. The most important question in this regard is whether the Universal Declaration essentially defines human beings and, if so, how is this definition. This article will describe the characteristics which Universal Declaration of Human Rights enumerates for humankind, and then explain how such a definition of man's nature has been shaped through the dialogue between different viewpoints. We will find out how to interpret the definition of the Universal Declaration of Human Rights from human beings. The Universal Declaration of Human Rights introduces human beings as a being of wisdom and conscience that is born free and equal and enjoys an inherent dignity which is the basis of man's enjoyment of human rights. This view is a result of the conceptual agreement between representatives of various legal and philosophical schools.
خلاصه ماشینی:
از آنجا که اين اعلاميه دربارة حقوق انسان است و زيربناي نظام بين المللي حقوق بشر را شکل داده است ، پرداختن به اين مسئله مهم است که نگاه اين اعلاميه به «انسان » چگونه است ؟ در اين مقاله به تحليل نگاه اعلاميۀ جهاني حقوق بشر به انسان پرداخته ميشـود و بـه طـور مشخص به اين پرسش پاسخ داده خواهد شد که آيا اعلاميۀ جهاني حقوق بشر بـر شـالوده اي از تعريف «انسان » بنا نهاده شده يا اينکه اين اعلاميه صرف نظر از چيستي انسان حقوق او را احصا کرده است ؟ پرسش ديگر اين خواهد بود که ديدگاه اعلاميـۀ جهـاني حقـوق بشـر در خصـوص «ماهيت انسان » چيست ؟ فرضيه اي که در اين مقاله به آزمون گذاشته ميشود، ايـن اسـت کـه هرچند اعلاميۀ جهاني حقوق بشر براساس تعريف مشخصـي از انسـان سـاخته نشـده ، امـا ايـن اعلاميه «مفهومي تلفيقي» از انسان ارائه داده است .
در اين کميته نيز بحث در خصوص مباني مفهومي ادامه يافت ، اما عملا پيچيدگي و زمان بر بودن مباحـث فلسـفي در خصـوص ماهيـت انسـان رونـد مذاکرات مربوط به تدوين منشور بين المللي حقوق بشر را کند کرد و به مانعي جدي براي اين کـار تبديل شد و اين امر اعضاي کميتۀ نگارش را به اين نتيجه رساند که چاره اي جز کنار گذاشتن اين مباحث و موکول کردن کار تدوين پيش نويس مقدمه به مراحـل پايـاني نيسـت ، ازايـن رو تصـميم گرفته شد که مقدمه در مراحل بعدي نوشته شود (٨&٧ :٢.