چکیده:
در این پژوهش، آیات قرآنی که دلالت بر «عدم اِسماع اموات» دارد، از دیدگاه مفسران شیعه و اهل سنت مورد بررسی قرار گرفته تا دیدگاه صحیح در این خصوص از صدر اسلام تا به حال مشخص شود و روشن گردد که دیدگاههای انحرافی از چه زمانی به اعتقادات مسلمانان وارد شده است. این پژوهش با استفاده از روش کتابخانهای و با بررسی آیات قرآنیِ مورد استدلال منکران قدرت شنیداری مردگان و تفاسیر شیعه و اهل سنت به این نتیجه رسیده که واژه «موت» و «سمع» دارای معانی مختلفی بوده و در آیات مورد نظر، «موت» به معنای مرگ قلب و نیروی عاقله بوده و واژه «سمع» نه به معنای شنیدن حسی، بلکه به معنای فهم و درک میباشد و این آیات اشاره دارد به عدم فهم و درک آیات الهی توسط کسانی که دل آنها مرده است. حاصل پژوهش این است که تا قرن هفتم، هیچ مفسری ادعای عدم شنیدن مردگان را نکرده و این اندیشه، بعد از آن و پس از ترویج و اشتهار تفکرات ابن تیمیه به مباحث اسلامی راه پیدا کرده و یک باور اصیل اسلامی نیست و بر فرض که چنین دلالتی در آیه باشد، صیغه «لا تسمع» بر عدم شنیدن مردگان دلالتی ندارد، بلکه بر عدم قدرت صدازنندۀ مردگان بر اِسماع و شنواندن آنان دلالت خواهد کرد و هیچ ملازمهای بین عدم قدرت اِسماع با عدم توان سماع مردگان وجود ندارد.
In this study, Quranic verses that indicate “non-hearing of the dead” have been examined from the perspective of Shiite and Sunni commentators to determine the correct view in this regard from the beginning of Islam until now and to clarify when the deviant views has entered the beliefs of Muslims. This study, using the library method and examining the Qur'anic verses argued by the deniers of the hearing power of the dead and the Shiite and Sunni interpretations, has come to the conclusion that the words “death” and “hearing” have different meanings and in the verses in question, “Death” means the death of the heart and the intellectual faculty, and the word “hearing” does not mean sensory hearing, but means understanding, and these verses refer to the lack of understanding of the divine revelations by those whose hearts are dead. The result of the research is that until the seventh century, no commentator claimed not to hear about the dead, and this idea, after that and after the promotion and popularization of Ibn Taymiyyah's ideas, entered to Islamic issues and is not a real Islamic belief and if there is a meaning in the verse, the phrase “not hearing” does not mean “not hearing” of the dead, but it will indicate the inability of the caller of the dead to hear and making hear them, and there is no connection (concomitant) between the inability of hearing and the inability to hear the dead.
خلاصه ماشینی:
این پژوهش با استفاده از روش کتابخانهای و با بررسی آیات قرآنیِ مورد استدلال منکران قدرت شنیداری مردگان و تفاسیر شیعه و اهل سنت به این نتیجه رسیده که واژه «موت» و «سمع» دارای معانی مختلفی بوده و در آیات مورد نظر، «موت» به معنای مرگ قلب و نیروی عاقله بوده و واژه «سمع» نه به معنای شنیدن حسی، بلکه به معنای فهم و درک میباشد و این آیات اشاره دارد به عدم فهم و درک آیات الهی توسط کسانی که دل آنها مرده است.
آنچه پژوهش حاضر را از پژوهشهای مشابه خود متمایز ساخته، این است که با محور قرار دادن آیات قرآنی که در مورد «عدم سماع یا عدم امکان اسماع اموات» سخن گفته است، دیدگاههای مفسران شیعه و اهل سنت را به صورت تطبیقی بررسی کرده و این فرضیه را اثبات میکند که اندیشه عدم قدرت شنیداری مردگان در زمانهای گذشته در میان مفسران اسلامی اصلاً مطرح نبوده و پس از اشتهار ابن تیمیه و افکار خاص او، توسط برخی مفسران وارد اندیشههای اسلامی شده است؛ از جمله سیدمحمود آلوسی که یکی از دیدگاههای مطرح در مورد وجه تشبیه مشرکان به مردگان در آیه را عدم قدرت شنیداری آنان میداند (حسینی آلوسی، بیتا: 20/16).