چکیده:
ادبیات و بویژه شعر دوران مشروطیت، غالباً از نوع ادبیات اجتماعیسیاسی، و تصویرگر رنجهای جامعه در برههای پرشتاب و حساس از تاریخ ایران است. شاعر مشروطه زبان اجتماع و بیانگر دردهای ایشان است. این مصایب، خواه از سوی اهل قدرت و حکومت باشد یا بیرون از آن، در شعر مشروطه بازتاب و نمودی برجسته و گسترده دارد. عمدهترین رسالت شعر مشروطه همراهی با مردم به قصدِ روشنگری و بیدارگری، نشان دادن اعتراض و خشم علیه ستمگران، و به عبارت دقیقتر مبارزه با استبداد درون و استعمار بیرون است. شکوائیه شعری است پرخاشگر و برخاسته از عاطفۀ خشم و بیانگر انزجار و اعتراض شاعر نسبت به آنچه که منطبق با آرمانهای او نیست یا برضدّ نگرشها و اهداف اوست. میرزاده عشقی در کنار هیجان پرشور و غلیان عاطفۀ حساس، چنان دلیر و ظلمستیز است که سرانجام سودای دستیابی به رسالت و آرمانش به بهای جان او و حذف وی از گردونۀ استبدادستیزی میانجامد. در این نوشتار با مطالعه، بررسی و تحلیل مضامین شکوائیات و دیدگاههای او و نظر اطرافیان و آیندگان برآنیم تا نشان دهیم این شاعر متعهّد چگونه و با چه کسانی در میافتد، علیه چه کسانی اعتراض میکند، و چرا و چگونه وی را از صحنۀ مبارزه کنار میزنند. امری که برای یافتن نقش شعر و ادبیات مشروطه و همچنین ارزش و اهمیت شاعران دورۀ مشروطه بایسته و سودمند است.
Literature, especially the poetry of the Mashrooteh era, is often of the type of social-political literature, and depicts the sufferings of society at a critical time in the history of Iran. The Mashrooteh poet is expressing agent of society and expresses its pain. These calamities, whether from the government or nongovernmental bases, are reflected in the poetry of the Mashrooteh. The main mission of Mashrooteh poetry is to unite with the people with the intention of notifying and informing, to show protest and anger against the oppressors, and more precisely to fight against internal tyranny and external colonialism. Complaint is a poem that is aggressive and aroused by the emotion of anger and expresses the poet's disgust and protest against what does not correspond to his ideals or is against his attitudes and goals. Mirzadeh Eshghi, along with the passionate excitement and passion of sensitive emotions, is so brave and anti-oppressive that finally longs to achieve his mission and aspiration at the cost of his life and was removed from the circle of anti-authoritarianism. In this article, by studying, examining, and analyzing the themes of his grievances and views and the views of those around him and future generations, we try to show how and with whom this committed poet protested, against whom, and why and how he was removed from the battlefield. This is necessary and useful for finding the role of Mashrooteh poetry and literature and the value and importance of the poets of this period.
خلاصه ماشینی:
1. اهداف و ضرورت تحقیق در این پژوهش بر آنیم شکوائیه را در اشعار میرزاده عشقی بررسی و نمودهای گوناگون این مضمون را طبقهبندی کنیم و نشان دهیم که چه مسایلی در اشعار انتقادی شاعر بازتاب یافته است و نمود این شکوائیهها در کدام اشعار برجسته است؛ کاری که به نظر میرسد برای شناخت افق فکری و دریافت مسیر اندیشگی شاعران بویژه در عصر پرشتاب، متفاوت و حساس مشروطیت، که نمودار بارز شعر اجتماعی و سیاسی است، ضروری و مفید است.
2. شکوائیههای سیاسی عمدهترین موضوعات انتقادی شاعر در قلمرو سیاست و اهل قدرت از این قرار است: دخالت بیگانگان، اشغال ایران به دست روس و انگلیس، عملکرد احمدشاه، کین میان دولت و ملّت، وابستگی به بیگانگان، وطنفروشی رجال سیاسی، ویرانی کشور و قرارداد ننگین 1919م.
میرزاده خود را دلبستۀ خاک وطن میداند چنانکه عشقی تا سرحدّ جنون به این آب و خاک دارد و از اینکه کشور به اشغال روس و انگلیس در آمده، بسیار اندوهگین است: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} نیز: (همان: 389 و394).
2. شکوائیههای عاشقانه هرچند شعر مشروطه عرصۀ ناز و نیاز، حرمان، فراق و وصال عاشقانه نیست، شعر متعهد و اجتماعی است، اما در همان اشعار اندکی که مضمون دلبری و دلدادگی دارند نیز شاعران میراثدار نیاکان خود هستند؛ جز اینکه معشوق در شعر میرزاده مؤنّث است و گاه در قالب اندکی نوآوری دارد: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} یا: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} و (ر.