چکیده:
شریعت. همچون شمعی است که راه طریقت را روشن میسازد و مانع از گمراهی سالک و
عارف میگردد.
اما در طول تاریخ عدم پای بندی برخی از مدعیان عرفان اسلامی اسباب این پندار را فراهم
در این مقاله کوشش شده تا دیدگاه احمد غزالی و عین الغضات همدانی عارفان قرن پنجم و
ششم دربارهی قیام به ظاهر و باطن آداب و احکام شریعت و عدم سقوط تکالیف شرعی در قالب
کیفیت نگرش ایشان به نمازء روزه» حج جهاد» طهارت بیان گردد.
خلاصه ماشینی:
امام محمد غزالي که خانقاهش هم چون نشانه اي از جمع بين طريقت و شريعت محســوب مي شده (زرين کوب ، ١٣٦٩: ٨٥) در احياء العلوم مي نويسد: «هر کس چنان دعوي کند که حقيقت مخالف شــريعت و باطن ، مغاير ظاهر اســت به کفر نزديک تر 100 اســت تا به ايمان » (همان : ٢٣) وي در اين کتاب در کنار فقه رســمي و ظاهري به فقه قلــوب که به معاملات باطني اشــاره دارد نظر مي کند و ميــان علم دين عامه و خاصه تفاوت مي نهد به اعتقاد وي : «علمي که دانســتن آن فريضه تواند بود علم به آن چيزي است که عمل بدان واجب است نه جز آن » (همان : ٩٥) عارف به علمي معتقد است که پــرده از چهره ي حقيقت برافکند به همين منظور به رياضت و تعليم خاص مي پردازد تا به تصفيه ي قلب دست يابد، اين علم مکاشفه است که ابتداي راه شناخت است پس از آن به علم معامله مي پردازد که شــناخت احوال قلب و مهلکات و منجيات اســت ، از هميــن رو اخلاق و علل نفســاني اهميت مي يابد، عــارف در قلب خود به عوالم و احوالي برمي خورد و معرفتي کســب مي کند که نمي تواند به سادگي بيان کند و همين امر سخنان و دريافتهاي او را محتاج به تأويل و ذوق مي کند ”احمد غزالي و عين القضات “ احمــد غزالي عارف قرن پنجم و ششــم و اســتاد عين القضــات از جمله عرفايي است که فقيه بوده و از جمله فقهايي است که عارف به شمار مي رفته و چندي بجاي بــرادرش محمد غزالي بر مســند تدريس در نظاميه نشســته و چندان در تصوف گرم رو شــده که ترک مسند تدريس کرده و طريق «عشــق » را برگزيده است و « سوانح »، «بحرالحقيقه »، «نامه ها»، «مجالس » و «رساله عينيه » از آثار اوست مي گويد: «در شرعيات مذهب قرآن دارم و در معقولات مذهب برهان و هيچ کس را از ائمه تقليد نمي کنم نه شافعي بر من خطي دارد و نه ابوحنيفه بر من براتي »(غزالي ،١٣٧٦،٥٠ ) عين القضات نيز همچون او معترف اســت که مذهب چيزي اســت «نه بر مذهب و ملت شافعي و ابوحنيفه و غير همه .