چکیده:
کاترین کربرات، زبان شناس مشهور فرانسوی، در یکی از آثار ارزشمند خود با عنوان «بیان غیر صریح »، بحثی را در مورد ارتباطات کلامی مطرح میکند که سرآغاز مطالعات بعدی در زمینۀ معنا شناسی، زبان شناسی و به ویژه علم ارتباطات قرار میگیرد.از نظر وی، امکان ایجاد بیان صریح بسیار کمتر است و اغلب ارتباطات کلامی روزمرۀ ما صریح نیست و اصولاً ما بیشتر با بیان خود، نیات باطنی و ارادۀ پنهانی خود را به طور غیر صریح در گزاره میگنجانیم.بنابراین، همواره در گزاره، حضور ناگفتهها بر گفتهها میچربد و حجم و وسعت آنها نسبت به گفتهها یا بیان صریح در گزاره بسیار گسترده تر است.بیان چنین گزارههایی مخاطب را وادار میکند تا در بارۀ کم و کیف آنها فکر گند و به رمز گشایی بپردازد. هدف از این پژوهش، بررسی بیان غیر صریح در شاهنامة فردوسی بر اساس نظریة معناشناسی کربرات و تجزیه و تحلیل این نوع بیان در این شاهکار بزرگ حماسی است.نتایج به دست آمده نشان دهندۀ آن است که: در شاهنامة فردوسی به وفور از بیان غیر صریح به شیوه ای زیبا و رسا و منطبق با اصول و قواعد معناشناسی زبان استفاده شده و فردوسی در به کارگیری زبان و عوامل فرا زبانی، بسیار موفق بوده است.
Catherine Kerbrat, a famous French linguist, in one of her valuable works entitled “Indirect Discourse”, introduced an issue regarding verbal communication, which began later studies on semantics, linguistics and, especially, science of communication. In her opinion, the possibility of a direct discourse is very little and most of our verbal communication is not direct in our daily life, and,basically, we usually express our ulterior motives and inner intentions indirectly. Therefore, always in prepositions, the untold prevail over the told, and, their size and scope is more extensive than the told or direct speech. Expressing these prepositions forces the addressee to think about their quality and quantity and to decipher them. The purpose of the present study was to analyze indirect discourse in ShahnamehFerdowsi based on the semantic theory of Kerbrat. The results indicated that the indirect speech was frequently used in Shahnameh beautifully and eloquently, and, Ferdowsi was successful in using the language and metalanguage factors.
خلاصه ماشینی:
بيان غير صريح در شاهنامه فردوسي مبتني بر نظريه ي معنا شناسي کاترين کربرات دکتر اکرم رحماني ١ تاريخ دريافت : ٩٣/١١/٠٢ تاريخ پذيرش : ٩٤/٠٨/٠٤ چکيده کاترين کربرات ، زبان شناس مشهور فرانسوي ، در يکي از آثار ارزشمند خود با عنوان «بيان غير صريح »، بحثي را در مورد ارتباطات کلامي مطرح مي کند که سرآغاز مطالعات بعدي در زمينه ي معناشناسي ، زبان شناسي و به ويژه علم ارتباطات قرار مي گيرد.
در اين جمله ، عمل زباني به صورت غير مستقيم محقق مي شود، زيرا گوينده به هيچ وجه چيزي از مخاطب خود نخواسته است و گزاره هاي مذکور نيز هيچ درخواســت و تقاضايي از سوي ارسال کننده ي پيام نشان نمي دهد.
به عبارت ديگر، مخاطب گاهي از لحاظ پيشينه ي ذهني اش که از گذشته دارد يا به دليل اين که فرستنده ي پيام را نمي شناسد يا به دليل اين که با بافت ارتباطي کلامي آشنايي ندارد، القائاتي را براي خود ايجاد مي کند که در گزاره گذاشته نشده اند، در چنين شرايطي نيز اصل ارتباط و انتقال معنا با مشکل مواجه مي شود، اما کنايات اندکي جدي تر از القائات هستند و پيام مخفي را با جديت بيشتري به مخاطب مي رسانند.
ـ تروپ هاي ارتباطي شــاهنامه از سوي فردوسي بسيار ماهرانه و دقيق مطرح شده اســت ، به گونه اي که مخاطب ظاهري ، در ظاهر گيرنده ي مســتقيم است ، اما در اصل گيرنده ي ثانوي مورد نظر شخصيت ها، گيرنده ي اصلي پيام است .