چکیده:
تاریخ جهانگشای جوینی یکی از ارزندهترین تاریخهای موجود از دورة مغولان و خوارزمشاهیان و اسماعیلیان است که اطلاعاتی بسیار سودمند به دست میدهد و این خود باعث استفاده متون تاریخی دیگری چون تاریخ وصاف، جامع التواریخ و ... شده است. چیزی که در این کتاب بیش از بیش مشهود است و کمتر در کتب و مقالات دیگر به آن پرداخته شده، شکنجهها و ویرانگریهای مغولان است. در این مقاله به اثبات رسید که مغولان در جریان حمله به ایران بسیاری از مردم بیدفاع یا جنگجویان را با شیوههایی چون سوزاندن، دریدن شکم، از دم تیغ گذراندن، خفه کردن و... به قتل رساندند و با روشهایی چون گوش بریدن، اسیر کردن، تجاوز جنسی و ... به آزار و شکنجه آنها پرداختند. شهرها نیز از این هجوم وحشیانه بینصیب نماندند و بسیاری از دیوارها و حصارها تخریب و یا به آتش ظلم آنها دچار شدند. به علاوه جوینی هم چون یک مُصلح اجتماعی دلایلی را که مزید در ویرانی و قتل و کُشتار ایرانیان شده، در خلال متنِ کتاب مورد نقد و تحلیل قرار داده است که بدانها نیز اشارهای مختصر میشود.
خلاصه ماشینی:
بررسی شکنجه و کُشتار دورة مغولان بر اساس تاریخ جهانگشای جوینی (جلد اول ) علي سليماني 1 محسن صديق 2 چکیده تاریخ جهانگشای جوینی یکی از ارزندهترین تاریخهای موجود از دورة مغولان و خوارزمشاهیان و اسماعیلیان است که اطلاعاتی بسیار سودمند به دست میدهد و این خود باعث استفاده متون تاریخی دیگری چون تاریخ وصاف، جامع التواریخ و ...
عطاملک جوینی صاحب دیوان حکام مغول و دبیر خاص امیر ارغون (به مدت 15 سال) گاه در تاریخ جهانگشا هم چون یک منتقد و جامعه شناس، علاوه بر حمله و ویرانگری مغولان به مواردی اشاره میکند که مزید بر قتل و ویرانی و کشتارِ ایرانیان به دست مغولان شده است.
1. انواع قتل و کُشتار کشتار مردمان ایران زمین و شکنجههای آنان توسط مغولان به چندین صورت اتفاق میافتاده است که عبارتند از: سوزاندن همانطور که در بیشتر متن کتاب دیده میشود، مغولان در حین جنگ و بعد از استخلاص یک شهر، تمامی محلات آن را به آتش میکشیدند تا کسانی که خانههای چوبین را پناهگاه خود ساخته بودند، هم کمینگاه خود را از دست دهند و هم در داخل خانهها بسوزند.
اما گاه دیده میشود که مدتها بعد از محاصرة شهر و کشت و کشتار، دوباره مغولان به همان شهر باز میگشتند و حصة مردم کشی طلب میکردند و «بقایای شمشیر» را که از مخفیگاههای خود بیرون آمده بودند، میکشتند: «در آن وقت که چنگزخان از حد پیشاور مراجعت کرد و به حدود بلخ رسید، جماعتی از پراکندگان که در کنجها و سوراخها مختفی مانده بودند و بیرون آمده، تمامت ایشان را بفرمود تا بکشتند» (همان: 104).