چکیده:
هدف پژوهش حاضر شناخت راهبری حکومت اسلامی در مدیریت فرهنگ از منظر استاد شهید مطهری است. سوال اصلی این است که وظیفه اصلی حکومت اسلامی در برابر مدیریت فرهنگ جامعه چیست؟ روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و بر این فرض استوار است که حکومت اسلامی برای مدیریت فرهنگ جامعه نقش اساسی دارد. نتایج پژوهش نشان میدهد که شهید مطهری با مراجعه به ایدئولوژی اسلامی و جهانبینی اسلامی اثبات میکند که حکومت اسلامی در عرصۀ مدیریت فرهنگ از دو نوع راهبری کلیدی برخوردار است. حکومت دینی دو وظیفه اصلی دارد یکی اینکه مخاطبشناسی کند و دیگر آنکه به فراهم کردن زمینهها و مقدمات برای ارتقاء سطح فرهنگی اقدام نماید.
The purpose of the present study is to recognize the guidelines of the Islamic state in cultural management from the perspective of the martyred professor Motahhari. The main question of the study is what is the main responsibility of the Islamic state for the cultural management in society. The method of study is descriptive analysis and it relies on the hypothesis that the Islamic state has a main role in the cultural management. The results of the study show that Shahid Motahhari with reference to the Islamic ideology proves that the Islamic state in the realm of cultural management applies two key guidelines. The religious state has two main responsibilities, one is to recognize its audience, and another is to pave the way for improving culture in society.
خلاصه ماشینی:
بر اين مبنا، وظيفه حکومت يا دولت ديني به عنوان مهم ترين نهاد سياست گذاري فرهنگي عبارت است از: «هرگونه برنامه ريزي براي تاثيرگذاري و نقش آفريني در عرصۀ مديريت فرهنگ ».
جدول ١- ارکان و سطوح فرهنگ (به تصویر صفحه رجوع شود) استاد مطهري با استناد به فرمايش حضرت امام علي(ع ) که يکي از اهداف حکومت ديني خود را اجرا و احياي آموزه هاي ديني و اصلاح فکرها و انديشه ها و تحول در روح ها و ضميرها ميداند (نهج البلاغه ، خطبه ٣)، معني عبارت حضرت در نهج البلاغه «لنرد المعالم من دينک » را بازگشت به ِ اسلام راستين و اقامۀ سنت هاي اسلامي دانسته و معتقد است از آنجا که اين سنت ها، نشانه ها و علامت هاي طريق سعادت هستند، ميبايد دست به احياء و اقامۀ آنها زد (مطهري، ١٣٨٧: ج ٢٤، ص ١١٣).
استاد مطهري لازمه رشد اجتماعي را داشتن آزادي ميداند و معتقد است که زمامداران جامعه بايد شرايط آزادي را براي شهروندان در روند انتخاب و تصميم گيري فراهم آورند و جلوگيري از آزادي، حتي با حسن نيت با اين بهانه که مردم شايستگي درک صواب از ناصواب را ندارند، نتيجه اي جز داشتن ملتي غيررشيد و بيلياقت نميداند (مطهري، ١٣٨٧: ج ٢٤، ص ٣٨٩-٣٩١).
٣) شهيد مطهري ضمن رد سياست فرهنگي ليبراليستي و فاشيستي، معيارهاي متفاوتي براي تعيين گستره آزادي از طرف حکومت در حوزه فرهنگ قائل است که از آن جمله روشنگري در برابر عقايد و سنت هاي باطل و همچنين رويارويي با توطئه گري معرفتي است .