چکیده:
کودک برای ادامه زندگی خود افزون برشیر مادر نیاز به مراقبتهای دیگری هم دارد . این نوع مراقبتها در شرایط عادی باید ازسوی فردی که بیشترین پیوند عاطفی را نسبت به کودک دارد ، انجام گیرد . از این رو جهت تامین این امر بحث حضانت مطرح است . که در تعریف آن گفته شده است :حضانت به معنی سرپرستی امور زندگی و حفاظت و پرورش طفل است تا زمانی که طفل به حفاظت و پرورش محتاج است . و از آنجا که نقش حضانت و سرپرستی کودکان از دیدگاه مکتب اسلام دارای هم از جهت فردی و هم اجتماعی دارای اهمیت فوق العاده می باشد و انجام آن توسط افراد شایسته و صالح مورد نظر است. تا کودکان تحت حضانت افراد سالم و شایسته بار آیند . لذا در فقه امامیه برای متولی امر حضانت شرایطی خاصی در نظر گرفته شده است تا این حق و وظیفه را به گونهای شایسته به انجام برسد.
AbstractIn addition Brshyr children to continue their lives has another mother in need of care. This care should in normal circumstances by the person who most emotional bond to the child, be done. This is to ensure that the custody issue. It is said that in its definition: Custody means the administration of life and to protect and nurture the child until that child needs protection and nurturing.Children under the custody of healthy people and deserve time to come. So in Imami to certain conditions considered responsible for the custody has the right and duty to be performed properly. Custody means the administration of life and to protect and nurture the child until that child needs protection and nurturing.Children under the custody of healthy people and deserve time to come. So in Imami to certain conditions considered responsible for the custody has the right and duty to be performed properl
خلاصه ماشینی:
(شهيد ثاني،١٤١٣،ص ٩١١، ج ١) حضانت عبارت است از ولايت وسلطه بر تربيت طفل و امور متعلق به آن مانند نگهداري، خوابانيدن ، سرمه به چشم او کشيدن ، نظافت ، شستن لباس و غيره در تعريف ديگر، علاوه بر موارد قبل آمده است : «و جميع مصالحه غير الرضاعه » (ميرفخر الدين ، ١٠٨٥) يعني به سرپرستي امور زندگي او غير از شير خوارگي حضانت گفته ميشود.
اسلام : در صورتي که طفل مسلمان باشد اگر يکي از والدين طفل مسلمان باشد در فقه شيعه و اغلب فقيهان اهل سنت او نسبت به حضانت کودک احق است و دو دليل بر اين مطلب ارائه شده است .
دليل براين شرط اولا: اخبار و روايات است ( عاملي،بي تا ، باب ١ از احکام الاولاد ) و اجماع منقول و ثانيا وقتي ازدواج کند بايد در خدمت شوهر باشد، و لذا وقت کافي براي انجام وظيفه حضانت ندارد، مضافا در چنين مواردي چه بسا شوهر به حضانت مادر راضي نباشد خواه شوهر از اقارب کودک باشد يا نباشد ازدواج مادر موجب از بين رفتن حق او در نگهداري کودکش مي شود، چه پدر کودک زنده باشد يا نباشد، زيرا ازدواج کردن موجب از بين رفتن صلاحيت مادر مي شود، براساس روايات ازدواج مادر مانع از زندگي او با کودک است ، حال اين سوال مطرح مي گردد: اگر مادر از شوهر دوم خود جدا شود آيا مي تواند دوباره نگهداري کودک خود را بر عهده بگيرد يا نه ؟ دو نظريه در بين فقيهان اسلامي اعم از شيعه و سني مطرح است : نظريه اول : بازگشت حق حضانت بر اساس اين نظريه ، اگر مادر از شوهر دوم جدا شود حق او در به عهده گرفتن حضانت کودکش برميگردد.