چکیده:
مطالعات پشتوانه نظریه سازندهگرایی بهعنوان یک نظریه یادگیری به تغییرات در نگرش و عمل بسیاری از افراد درگیر در فرایند یادگیری و تدریس منجر شده است. در همین راستا، مطالعه حاضر باهدف توصیف و ترسیم سطوح متفاوت برداشت و نگرش معلمان مراکز پیشدبستان نسبت به این نظریه و کاربست آن در کلاس درس انجام شده است. این مطالعه یک پژوهش کیفی با روش پدیدار نگاری بوده که برای جمعآوری دادهها، از روش مطالعه گروههای کانونی استفاده شد. جامعه موردمطالعه پژوهش شامل تمامی مربیان پیشدبستان شهر تهران در سال تحصیلی 95-94 بود که از طریق نمونهگیری هدفمند تعداد 9 تن از مربیانی دارای تحصیلات کارشناسی و کارشناسیارشد علوم تربیتی گرایش آموزش پیشدبستان آشنا با نظریه سازندهگرایی انتخاب و در دو گروه کانونی قرار داده شدند. پس از یادداشتبرداری و کدگذاری دادههای بهدستآمده از گروهها، دیدگاه مربیان در پنج دسته شناختی- انفرادی، اجتماعی- فرهنگی، یادگیری از طریق فعالیتهای ساختیافته، یادگیری از طریق فعالیتهای هدف-آزاد و یادگیری موقعیتی خلاصه شد. درنتیجه پیشنهاد شد که میتوان به ترکیب این دیدگاهها و نظرگاهها در فرایند یاددهی-یادگیری پرداخت و انتظار داشت که به بهترین نحو شاهد حصول رشد فردی دانش آموزان پیشدبستانی بود.
The recent interest in the constructivist approach as a learning theory has created different views and opinions in people who engage in the teaching-learning process. Therefore, the aim of this study was to investigate the views of preschool teachers through constructivist approach about learning and their classroom tendencies. This study was a qualitative research, and focus group used to collect data. The statistical population of study included all preschool teachers of Tehran in the academic year 2014-15, and by purposive and available sampling, 9 teachers were selected that they have undergraduate and graduate of educational sciences and were knowledgeable with constructivist theory and were placed in two focus groups. After the note-taking and coding data obtained from groups, views of teachers in five categories of individual-cognitive, cultural- social, learning through structured activities, learning through open-ended activities and situated learning were summarized. As a result, it was suggested that these views and opinions in the teaching-learning process can be combined, and was expected to see the best way to achieve the individual development of preschool learners
خلاصه ماشینی:
به طورکلي سازنده گرايي يک فلسفه يادگيري است که برساختن دانش توسط يادگيرندگان به صورت انفرادي يا اجتماعي اشاره دارد و از اين انديشه حمايت ميکند که دانش مستقل از معني نسبت داده شده به تجربه که يادگيرنده يا جامعه يادگيرندگان را مي سازد، وجود ندارد (ايزدي، صالحيعمران و منصوريبککي، ١٣٩١) نظريه سازنده -گرايي با آگاهي از اهميت دانش شخصي، نگرش -ها و مهارت هاي پيشين يادگيرندگان بر ساخت يادگيري جديد بر بنياد آموخته هاي قبلي آنان تأکيد مي کند (اپستين ٣، ٢٠٠٢).
به طور خلاصه ، در رويکرد فرهنگي و اجتماعي مبتني بر تعليم و تربيت سازنده گرا، معلمان و کودکان بخشي از فرايندي هستند که خودشان فعالانه دانش خود را از طريق تعامل با زمان ، فضا، اشيا و انسان ها ميسازند (ناتال ١، ٢٠٠٣)؛ بنابراين اين رويکرد، يادگيري را به عنوان يک فرايند فعال ميداند که توسط تعاملات اجتماعي معناداري که يادگيرنده نيز بخشي از آن است پشتيباني ميشود (هدگز٢، ٢٠٠٠).
واوروس ٤ (٢٠٠٩)، در پژوهش خود اصلاحات تربيتي اخير را با توجه به سياست هاي فرهنگي و تغييرات پداگوژيکي در آموزش متوسطه و تربيت معلم موردبررسي قرار داده و نشان داده است که اصلاح ساختارهاي فرهنگي، سياسي و اقتصادي پيش نياز اصلاحات آموزشي است که وي رويکرد سازنده گرايي را براي رسيدن به اين منظور، به عنوان رويکردي جايگزين معرفي نموده است .
Learning through open-ended activities (by spontaneous experiences) (به تصویر صفحه مراجعه شود) بحث همان طور که در جدول ٢ نشان داده شده است ، ديدگاه مربيان پيش دبستاني درباره مفهوم يادگيري سازنده گرا تحت پنج عنوان موردبررسي قرار گرفت .