چکیده:
انسانها در مواجهه با برخی از پدیدههای اطراف خود هیجانهایی را از خود بروز میدهند. یکی از
این هیجانها، تعجب است که در برابر رویدادهای شگفتانگیز صورت میگیرد. انسان متعجب،
واکنشهایی را از خود نشان میدهد که ریشههایی فیزیولوژیکی و فرهنگی دارند. به نظر میرسد که
یکی از راههای نشاندادن علائم فرد متعجب، در فرهنگ ایران، واکنش "گرفتن انگشت به دهان یا
دندان" بوده که تابع مسائل فرهنگی است. در این مقاله سعی بر آن است به روش توصیفی-تاریخی،
پیشینه این عکسالعمل، تغییرات احتمالی در بستر زمان و چرایی استفاده از آن در نگارگری ایران،
را دریابد. بدین منظور، بصورت کتابخانهای و اسنادی، با بررسی شعر فارسی در گسترهای نزدیک به
هزار سال، از زمان رودکی تاکنون، این اصطلاح در موقعیتهای تعجب، بهعنوان واکنشی برای شخص
متعجب، مورد مطالعه قرار گرفته است. همچنین نمونههای تصویری آن، در نگارگری ایران در تاریخی
نزدیک به هفتصد سال بررسی شده است. حاصل تحقیق این است که این واکنش، در تاریخ فرهنگی
ایران، نزدیک به هزار سال بدون تغییر در شکل و معنی، در تمامی سدهها، حضوری چشمگیر داشته
و راهی مناسب، برای نشان دادن فرد متعجب، توسط هنرمندی است که بنا به ضوابط و شیوۀ
نگارگری، نبایست هیجانات چهره را بازنمایاند.
خلاصه ماشینی:
مانند "انگشت به دهان گرفتن"، که ظاهرا واکنشی مختص به فرهنگ ایرانی است و در تاریخ شعر و نگارگری ایران نزدیک به هزار سال قابل مشاهده است.
این مقاله از نظر هدف، از نوع تحقیقات بنیادی است و سعی در روشن نمودن جایگاه انگشت به دهان گرفتن به عنوان واکنشی در موقعیت تعجب دارد که در بستر تاریخ هنر و ادبیات ایران بجای مانده است.
به نظر میرسد یکی از بارزترین واکنشهای بیرونی بدن به پدیدهای شگفت انگیز در طول تاریخ ایران، انگشت به دهان گرفتن باشد چرا که فقط در نگارگری ایرانی قابل مشاهده است و در طی چند صد سال این پدیده تکرار شده است و آن را میتوان در نگارههای باقیمانده در دوران مختلف ایران بررسی نمود.
{مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} سدۀ 9هجری قمری نیز آثار بیشماری در نگارگری ایران وجود دارد که گویای کاربرد اصطلاح انگشت به دهان گرفتن برای نشان دادن فرد متعجب در هنر ایران است.
{مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} جالب توجه است که از دوره صفویه بازنمایی حالات چهره کم و بیش در چهره آغاز میشود و در برخی موارد نزدیک شدن به واقعیت، بهخصوص از اواخر دوره صفویه در نگارگری ایرانی به چشم میخورد اما همچنان نگارگران دوره صفویه و بعد از آن نیز خود را ملزم دانسته که از این اصطلاح کنایی به عنوان یکی از اصول در طراحی سنتی چهره، استفاده کنند و نهایت تعجب مخاطب را به این شکل نشان دهند.
با توجه به این که "انگشت به دهان/دندان گرفتن" اصطلاحی است که صرفا در ادبیات و نقاشی ایرانی قابل مشاهده است آن را باید مختص به فرهنگ ایرانی دانست.