چکیده:
انسانها به دنبال تامین نیازهای خویش همواره خود را با دیگر افراد جامعه قیاس نموده و به طور طبیعی خواهان حقوق برابر در جامعه میباشند و هرگاه خود را فاقد منزلت و شرایطی بدانند که به اعتفاد خودشان باید دارا باشند، آنگاه تلقی آنان این است که در جامعه شرایط برابر برایشان مهیا نبوده و در محرومیت بسر میبرند در این صورت به دنبال برطرف نمودن نابرابریهای موجود در جامعه خواهند بود. و اگر بسترهای قانونی در جامعه فراهم نباشد از ابزارهای برهم زننده امنیت سیاسی و اجتماعی برای احقاق حق پایمال شده خویش استفاده خواهند نمود. در اینجا لازم است این نکته را خاطر نشان کرد که وجود نابرابری در جامعه و حتی برداشت ذهنی نابرابری توسط برخی افراد جامعه بعنوان تهدیدی برای دیگر افراد جامعه که از شرایط ایدهآل برخوردار هستند نیز بشمار آید. زیرا نابرابری و حتی احساس نابرابری به عنوان محرکهای نامطلوب در جامعه محسوب میگردند. هرگاه ارزشهای رفاهی، مادی و حتی اجتماعی خویش را در شرایط نابرابر احساس نمایند و خود را دچار برخی از ناکامیها ببینند از رفتارهای نامطلوب بهره خواهند برد البته واکنش افراد نسبت به نابرابری بسته به نوع نابرابری متفاوت میباشد.
Social inequalities and increasing dissatisfaction with emphasis on Qazvin provinceDr. Mohsen JalilvandFatemeh RabieeAbstract:Incremental changes are made in human needs over time and people tend to satisfy these needs in the society. On their way to satisfy these needs, people always compare themselves to others and they naturally wish equal rights and when they find out that they do not have the standing they deserve, then they put the blame on social conditions and come to the conclusion that they have suffered privation. In such cases, people always try to remove social inequalities and when the society lacks a proper legal grounds for this to be accomplished, they may try to retrieve their suppressed right using tools that endanger social and political security. It is noteworthy whether it really exists or is just some people’s mental image, social inequality may be threat to other people who enjoys ideal living conditions. Because people’s sense of being treated in an unequal way, is an undesirable motive. So politicians should avoid making policies that intensify inequality in order to provide social and political security which is a requirement for living in a community, because suppressed people have the potential of showing an aggressive and rebellious behavior and whenever they feel inequality in social and welfare values and be aware of their failures, they may manifest an undesirable behavior; however, people’s reactions towards inequality are different based on the type of inequality. When people become exposed to unavoidable fatal events and are unable succeed in dealing with them, they intrinsically try to attack the origin of these events in order to mitigate the sense of suppression caused due to their social life. Insurgence and revolutions and even some violations that put social and political security at risk are reactions to these social motives. Such reactions can decrease social and political security.Key Words:Social and Political Security, Social Inequalities, Social Stratification
خلاصه ماشینی:
نابرابریهای اجتماعی و افزایش نارضایتیها؛ با تاکید بر استان قزوین دکتر محسن جلیلوند 1 فاطمه ربیعی 2 چکیده: انسانها به دنبال تأمین نیازهای خویش همواره خود را با دیگر افراد جامعه قیاس نموده و به طور طبیعی خواهان حقوق برابر در جامعه میباشند و هرگاه خود را فاقد منزلت و شرایطی بدانند که به اعتفاد خودشان باید دارا باشند، آنگاه تلقی آنان این است که در جامعه شرایط برابر برایشان مهیا نبوده و در محرومیت بسر میبرند در این صورت به دنبال برطرف نمودن نابرابریهای موجود در جامعه خواهند بود.
در مجموع اگر میزان کل ارزشهای مورد نیاز مردم در جامعه زیاد باشد، اما نحوه توزیع آنها طوری باشد که برخی از افراد بیش از نیازشان آنها را در اختیار گیرند و برخی دیگر به اندازه رفع نیاز خویش به آن دست یابند در این صورت توزیع نابرابر در جامعه وجود داشته و همیشه آتشی زیر خاکستر زبانه میکشد و هستی جامعه را تهدید خواهد کرد بنابراین توزیع مناسب ثروت، درآمد و امکانات از مهمترین وظایف دولت بشمار میآید که با اتخاذ قوانین و مقررات درست و منطقی میتواند آنها را مهار نماید.
زيرا روشهاي غيرقانوني كه از طرف افراد كمتر برخوردار براي جبران عقب ماندگيشان مورد استفاده قرار ميگيرد معمولاً آسيبزا هستند – نابرابري اقتصادي نابرابری اقتصادی عارضهای است که نتیجه آن تقسیم شدن جامعه به گروههای مختلف از نظر میزان بهرهمندی از امکانات مالی است.
در این صورت است كه شکاف طبقاتی کاهش مییابد و افراد طبقات پایین احساس محرومیت کمتری نسبت به افراد طبقات بالاتر خواهند نمود بنابراین امنیت اجتماعی در جامعه تقویت خواهد شد.