چکیده:
تحولات نوین جهان عرب، رویکرد دولتهای منطقهای و فرا منطقهای به موضوعات امنیتی و سیاسی جهان اسلام از جمله خلیج فارس را دگرگون کرد. چنانکه رویکرد عربستان به تحولات عربی از جمله یمن با توجه به کاهش جایگاه این کشور دچار دگردیسی شد. در واقع عربستان با اتخاذ برخی سیاستها اعم از سیاستهای نظامی، اقتصادی و مذهبی تلاش کرد که از نفوذ سایر کشورها از جمله ایران بکاهد. در این راستا رویکرد عربستان به تحولات یمن همانند تغییر جبهه بندی منطقهای (ادعای هلال شیعی)، انسداد نفوذ جمهوری اسلامی ایران (گسترش دامنه ناآرامی در سطح منطقه - داعش-)، نگرانی از قدرتیابی بیشتر شیعه و هراس از دست دادن یمن، حایز اهمیت است. البته ایران نیز با اتخاذ تاکتیکهایی همانند حمایت سیاسی و استراتژیکی از حوثیها، جلوگیری از پیوستن برخی کشورها به ائتلاف عربستان و شکاف بین دولتهای عربی سیاستهای عربستان را خنثی کرده است.
The autopsy of Iran and Saudi Arabia's approach to the developments in Yemen (2012-2016)Dr. Malek ZolghadrRazieh HashemiAbstract:New developments in Arab world transformed the approach of regional states to security and political issues of the Islamic world including Yemen. Given declining the status of Saudi Arabia, its approach to Yemen has been transformed. In fact, Saudi Arabia has tried to decrease the influence of other counries in Yemen by adopting military, economic and religious policies. Saudi Arabia's policies in Yemen include: to change the regional axis (Shia Crescent), to prevent Iran from exerting its influence in Yemen (to create chaos in the region) and to save Yemen. Iran has neutralized Saudi Arabia's policies by adopting tactics include: to give its political and strategic support for Yemen, to prevent some countries from joining Saudi Arabia's coalition and to widen gap between Arab states.Key Words: Huthi Movement, Shia Crescent, Shia Geopolitic, Saudi Arabia, Iran and Yemen
خلاصه ماشینی:
در این راستا رویکرد عربستان به تحولات یمن همانند تغییر جبهه بندی منطقهای (ادعای هلال شیعی)، انسداد نفوذ جمهوری اسلامی ایران (گسترش دامنه ناآرامی در سطح منطقه - داعش-)، نگرانی از قدرتیابی بیشتر شیعه و هراس از دست دادن یمن، حایز اهمیت است.
با توجه به اینکه در سطح سوم عربستان از قدرت لازم برخوردار است و مورد پذیرش رسمی و غیررسمی دیگر بازیگران مجموعه شورای همکاری خلیج فارس و همچنین در همسایگی اش در کشور یمن قرار دارد و چالش کمتری نسبت به دو سطح بینالمللی و منطقهای دارد، در صدد است تا نفوذ خود را حفظ کرده و در مقابل هر نوع حرکتی که بخواهد چالشی برای آن باشد واکنش نشان دهد.
(Blumi,2011:147) به طور کلی، مهمترین جهت گیریهای سیاست خارجی عربستان در قبال تحولات یمن، بر مبنای محورهای زیر استوار بوده است: عدم شکل گیری دموکراسی در یمن، جلوگیری از سرعت یافتن تحولات و تلاش برای مدیریت و کنترل آن، حفظ ساختار حکومت یمن و تلاش برای به قدرت رساندن افراد و جریانات وابسته، کاهش نفوذ شیعیان حوثی و جریانهای همسو با آنها علیه دولت.
در شرایط کنونی و متعاقب انقلاب اول و به ویژه دوم در یمن، فرصتهای جدیدی فراروی دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است که میتوان آنها را در 3 بخش کلی تقسیم بندی کرد: بعد داخلی: حضور شیعیان زیدی در درون جامعه یمن که در حدود یک سوم از ترکیب جمعیتی 25 میلیون نفری این کشور را تشکیل میدهند، (Al-Monitor,2015) از جمله مهمترین فرصتها در جهت منافع ملی ایران به شمار میرود.