چکیده:
فراهمشدن شرایط برای قدرت بهرهبرداری بیشتر در عمق و فضای محاذی زمین، زمینه را برای طرح سؤالاتی در مورد مالکیت شرعی فراهم کرده است. از جملۀ مهمترین این سؤالات، این است که آیا میتوان در قالب عقود یا ایقاعات، عمق و فضای محاذیِ زمین را مستقل از سطح آن، به غیر انتقال داد یا خیر؟ پژوهش حاضر، تلاش میکند پاسخی بیابد که در چارچوب موازین فقهی، چگونگی انتقال را در قالب اعمال حقوقیای که عینبودن، شرط معوّض در آنها است، مشخص نماید. در این راستا، با توجه به اینکه غالب اعمال حقوقی بهگونهای است که عینیتداشتن، شرط معوّض در آنها است (مانند خریدوفروش و اجاره)، ماهیت عمق و فضای محاذی زمین از حیث «عینیت»، «حق» و «منفعت» بررسی شده و درنهایت عینبودنِ آن پذیرفته شده و همچنین حق و منفعتبودنش ردّ شده است. درنتیجه عمق و فضای محاذی زمین میتواند بهنحو مستقل در آن دسته از معاملاتی که بنابر موازین فقهی شرط مبیع، عینبودن است و عینیت در آن دخالت دارد (مانند بیع، اجاره و وقف) مورد نقلوانتقال قرار گیرد.
Providing the Conditions for more utilization authority in the depth and space of the ground has provided the background for asking questions concerning legal ownership. One of the most important questions is that whether the depth and space of the ground, regardless of its surface, can be transferred to others in the form of contracts or unilateral obligations. The present study seeks to find an answer for determining how to transfer in from of legal actions which being physical goods (ʻAyn) is a non-gratuitous condition in them. In this regard, given the fact that most of the legal actions are such that being physical goods is a non-gratuitous condition in them such as transaction and renting, the matter of the depth and space around the ground has been examined in terms of ‘being physical goods’, ‘right’ and ‘benefit’, finally, being ‘physical goods’ of that accepted and also being ‘right’ and ‘benefit’ of that rejected. As a result, the depth and space around the ground can be transacted independently in those transactions that according to jurisprudential standards the condition of object of sale is to be physical goods and it has involved in it.
خلاصه ماشینی:
مقدمه سلطنت مالک بر زمین، امری عقلائی و مورد امضا و اعتبار شارع است و ازجمله تصرفات مالک زمین، خریدوفروش و انتقال ملک خود به غیر است که عمق و فضای محاذی زمین نیز بهتبع آن منتقل میگردد؛ چراکه «مالک زمین مالک سطح آن تا اعماق زمین است» (عاملی، محمدبن مکی، 1417ق، 3/ 347؛ عاملی، زینالدین، 1413ق، 4/273) و «هوای محاذی زمین تابع سطح آن است» (طوسی، 1407ق، 3/ 295؛ حلی، حسنبن یوسفبن مطهر، 1412ق، 4/313) و این امر مورد اتفاق فقها است؛ اما تصرف مالک نسبت به عمق و فضای محاذی زمین بهصورت مستقل و بدون درنظرگرفتن سطح زمین و با توجه به امکان تصرف در عمق و فضا بهصورت مستقل، چگونه است؟ و قابلیت فروش، هدیهدادن، وقف و مانند آن را دارد؟ اهمیت پاسخ به این سؤال با توجه به رشد تکنولوژی و قابلیت بهرهبرداری امروزی از زمینها با ساخت سازههای مرتفع و پلها در فضای محاذی زمین و گودبرداری و حفر زمین بهجهت تونلها، پارکینگهای طبقاتی در عمق و...
به تعبیر دیگر وقتی فقها در شروط عوضین «عين»بودن را ذکر میکنند، قابليت تعيّن موردنظر آنهاست؛ اگرچه مبیع، کلی در ذمه و يا کلی در المعیّن باشد (نجفی، 1404ق، 22/417؛ خوئي، بیتا، 5/357)؛ درهرصورت بايد توجه داشت که «عین» در اين فرض در مقابل منفعت و حق قرارگرفته است (نجفی، 22/208) که در غالب معاوضات این معنای اخیر موردنظر است؛ البته در بعضی موارد مانند آنکه در توضیح «عین»بودنِ مال وقف شده آمده است: دين و یا امر مبهم و غیرقابل منفعت عينیت نداشته و قابل وقف نیست (شیرازی، 1425ق، 1/458) که در این بیان لزوم تشخّص خارجی از واژه «عین» لحاظ شده است.