چکیده:
منابع انسانی با ارزشترین و مهمترین عامل توسعه هر کشوری محسوب میشود. امروزه رسمیت و عینیت سازمانها با منابع انسانی آنها شناخته میشود و اهمیت دادن به منابع انسانی به عنوان اساس و محور کار مدیریت سازمانها میباشد. توانمندسازی، ظرفیتهای بالقوهای را برای ارتقای بهرهوری سازمان و بالفعل درآوردن آن به کار میگیرد. جذب نیروی دانشگر، خلاق و مستعد، توسعه منابع انسانی از طریق ارتقای دانش و گسترش آن، معماری بنای فرهنگ سازمانی و تقویت روحیه مشارکت در انجام کارهای گروهی، طراحی و بکارگیری نظام کارا و اثربخش ارزیابی عملکرد و جبران خدمات شهر و در نهایت برنامه ریزی و کنترل اثربخش خدمات، همگی موید بخشی از تلاشهای مدیران منابع انسانی در جهت نیل به تعالی سازمانی و اهداف راهبردی و استراتژیک میباشد. در این میان، شهر پایگاه اصلی تمدن انسانی و تبلور ذهنی و تکنولوژی بشری بوده و جایگاه مدیریت شهری در روند توسعه شهر و بهبود سکونتگاههای شهرنقش بسیار مهم و اساسی دارد. از این رو، مدیریت شهری حاکم بر یک شهر، به مثابه یک سازمان کلان، به صورت پیکربندی خاص سیستماتیک و نظام مند باید الگوی رفتاری مشترکی مطابق با فرهنگ محلی، منطقهای و شهری داشته باشد و در راستای بهره وری بهینه و کیفیت ارائه خدمات در رفع نیاز شهروندان بکوشد. هدف از این مقاله ررسی نقش توانمندسازی منابع انسانی در ارتقای کیفیت خدمات در حوزه مدیریت شهری پرداخته شده است. از آن جایی که بهره وری گوهر سازمانی است که میتواند پایداری و بقای سازمانها را تضمین و مکانیزمی برای کسب مزیت رقابتی باشد، لذا آنچه در سازمان منجر به بهره وری نیروی انسانی میشود این است که کارکنان سازمانها از نظر شخصیت، علایق و عواطف با فعالیتها و مشاغل سازمانی منطبق و سازگار شوند.
خلاصه ماشینی:
جذب نیروی دانشگر، خلاق و مستعد، توسعه منابع انسانی از طریق ارتقای دانش و گسترش آن، معماری بنای فرهنگ سازمانی و تقویت روحیه مشارکت در انجام کارهای گروهی، طراحی و بکارگیری نظام کارا و اثربخش ارزیابی عملکرد و جبران خدمات شهر و در نهایت برنامه ریزی و کنترل اثربخش خدمات، همگی موید بخشی از تلاشهای مدیران منابع انسانی در جهت نیل به تعالی سازمانی و اهداف راهبردی و استراتژیک میباشد.
اما به درستی میتوان ادعا کرد که هنوز جایگاه کلیدی و نقش راهبردی مدیریت منابع انسانی در افزایش بهره وری و کارآیی سازمانی، ایجاد تعهد و دلبستگی شغلی و تعالی عملکرد کارکنان برای بسیاری از دست اندرکاران اجرایی مشخص نشده و نیاز به داشتن چنین واحدی در سازمان به باور تبدیل نشده است.
گواه این ادعا میزان کم سرمایه گذاری و تلاشی است که از سوی سازمانها برای طراحی، تدوین و به کارگیری نظامهای توسعه منابع انسانی و اجرایی کردن راهبردهای توسعه قابلیتهای کارکنان، انجام میگیرد تحقیقات جهانی نشان داده که ارتباط مستقیم بین رشد توسعه منابع انسانی و سطح بهرهوری وجود دارد.
(سوری1393)این تلاش دربردارنده رشد و هماهنگی با تغییرات بازار، بهسازی کیفیت محصولات و حفظ تعادل و توازن است تحقق این ساعی سازمان بستگی به استعداد و انرژی و عملکرد کارکنان دارد و منابع و نیروی انسانی به عنوان یک مزیت رقابتی منحصر به فرد و سرمایه عمده سازمان مطرح و تاکید شود.
بنابراین ساز و کاری که میتوان به وسیله آن به منابع انسانی اهمیت داد و از آن به عنوان یک سرمایه بیپایان و پایدار در جهت بهرهوری و پویایی سازمان بهره گرفت آموزش به منظور توسعه نیروی انسانی است.