چکیده:
علیرغم اینکه ادبیات رایج در زمینه سازمان و مدیریت، بر توانمندسازی و ایجاد کانالهای ارتباطات باز تاکید دارند، اما نتایج تحقیقات نشان میدهند بسیاری از کارکنان از این موضوع شکوه میکنند که سازمانهای آنها از ارتباطات، تسهیم اطلاعات و دانش آشکار و پنهان حمایت نمیکنند و اینها همه میتواند دلیلی بر شکست اهداف و برنامههای مدیران در سازمانها باشد. یکی از موانع مهم در موفقیت برنامهها و اهداف سازمان، فقدان اطلاعات، فقدان اعتماد و فقدان آنچیزی است که پژوهشگران آن را سکوت سازمانی نام نهادهاند که عبارتست از خودداری از بیان ایدهها، نظرات و اطلاعات راجع به مشکلات سازمانی. سکوت سازمانی پدیدهای رایج و شایع در اغلب سازمانها می-باشد؛ اما با این حال تحقیقات چندان گستردهای پیرامون آن صورت نگرفته است. این مقاله بهدنبال آن است تا ضمن پرداختن به مفهوم پدیده سکوت و آوای سازمانی و مقایسه آندو با یکدیگر، انواع سکوت و انواع آوای سازمانی را تحلیل نموده، ابعاد فلسفی سکوت و چشماندازهای مرتبط با آن را تشریح، متغیرهای سازمانی و مدیریتی موثر در ایجاد سکوت سازمانی را بیان، مضامین سکوت در سازمان را برشمرده، دلایل بوجود آمدن و پیامدهای ناشی از آن را توصیف نماید.
Current management and organizationliterature has focused on employee empowerment and use of open communication channels. Despite this fact, results of empirical research has shown that employees believe that open communication, information, explicit or implicit knowledge sharingare not supported within their organizations. Lack of information and trust and presence of organizational silence is one of the most important obstacles to organization success. Organizational silence refers to situationswhere employees withhold information, ideas and suggestions about potential problems. In response to the need for further research regarding organizational silence, this paper addresses the concept of organizational silence and voice, types of employee silence and voice, and the philosophical dimensions of silence. In addition, negative consequences of this behavioral problem are discussed in this paper.
خلاصه ماشینی:
سکوت سازماني : مفاهيم ، علل و پيامدها * حسن زارعي متين ** فاطمه طاهري *** ابوالقاسم سيار چکيده علي رغم اينکه ادبيات رايج در زمينه سازمان و مديريت ، بر توانمندسازي و ايجاد کانال هاي ارتباطات باز تاکيد دارند، اما نتايج تحقيقات نشان مي دهند بسياري از کارکنان از اين موضوع شکوه مي کنند که سازمان هاي آنها از ارتباطات ، تسهيم اطلاعات و دانش آشکار و پنهان حمايت نمي کنند و اينها همه مي تواند دليلي بر شکست اهداف و برنامه هاي مديران در سازمان ها باشد.
اگرچه امروزه به دليل اينکه کارکنان تحت فشار مالي زيادي به سر مي برند، بيشتر توجه و تمايل آنها به مسائل اقتصادي کار است ، ولي به تدريج کارکنان علاقه مند به انجام کارهاي با مفهوم و خواهان استقلال شغلي بيشتري در کار خود هستند، تا بدين طريق احساس ارزشمندي به آنها دست دهد و اگر اين کارکنان با موانعي در زمينه خواسته هاي شغلي خود روبه رو شوند يا به عبارتي از طرف مديران تحويل گرفته نشوند، دچار سرخوردگي هاي شغلي و گوشه گيري در سازمان خود خواهند شد که اين امر به نوبه خود منجر به پديده هايي هم چون سکوت سازماني ١ مي شود.
از آنجا که پديده سکوت سازماني مي تواند مانعي براي ابراز ايده ها و نظرات افراد در سازمان باشد، شناسايي عوامل موثر بر آن و تلاش به منظور رفع آنها، مي تواند شرايط ابراز عقايد، بيان ايده ها و ارائه نظرات کارکنان را تسهيل نموده ، قدرت خلاقيت آنها را افزايش داده و بالطبع سازمانها با بهره مندي از مشارکت فعالانه و آگاهانه کارکنان ، مسير رشد، تعالي و موفقيت خود را با سرعت بيشتري طي کنند.
Organizational Silence: A New Challenge For Human Resource Management; athense university ofeconomics and business,pp1-19.