چکیده:
مفهوم «ظرفیت مازاد سازمانی»، در ادبیات سازمان و مدیریت، جایگاه قابل توجهی داشته و اشاره به منابع سازمانی مازادی دارد که صاحبنظران، نقطه نظرات متفاوتی در رابطه با آن ارائه دادهاند و آن را عمدتاً از زاویۀ مالی مفهوم پردازی کردهاند. اما پژوهش حاضر بر آن بود تا با شناسایی انواع جدیدی از «ظرفیتهای مازاد سازمانی» زوایای نوینی از این مفهوم را واکاوی نماید. بدین منظور با 16 نفر از مدیران صنایع استان خراسان رضوی به عنوان جامعۀ مطالعه، مصاحبۀ عمیق صورت گرفت. نتایج حاصل از کدگذاری و تحلیل دادهها نشان داد که سازمانها، عمدتاً کارکنان خود را با 5 دسته از «ظرفیتهای مازاد سازمانی» تجهیز میکنند؛ بطوریکه این ظرفیتها، تنها به «منابع مالی مازاد»، ختم نمی شود. این 5 دسته عبارتند از: «برقراری ارتباط مازاد با کارکنان»؛ «ارائۀ آموزشهای مازاد به کارکنان»؛ «ارائۀ فرصتهای مازاد جهت احیإ قابلیتهای کارکنان»؛ «توجّه مازاد به دغدغههای شخصی و خانوادههای کارکنان»؛ «اعطای تسهیلات مالی و رفاهی مازاد به کارکنان». در واقع، یافتههای حاصل از پژوهش، با ارائۀ اشکال دیگری از مفهوم ظرفیتهای مازاد سازمانی، ضمن تأیید زاویۀ مالیِ ظرفیت مازاد سازمانی، مصادیق دیگری از این مفهوم را شناسـایی کرد و زمینه را برای بسط این حوزه در مطالعات سـازمانی، فراهـم ساخت. ایـن یافته میتواند دلالتهای قابل توجهـی برای خط مشـی گذاران ســازمانی داشته و کنشهای آنان را در جهت اهداف سازمان، جهت دهد.
Organizational slack refers to the excess capacity of organizational financial as well as non - financial resources. The present study, aims to identify new types of organizational slack. using the Glaserian methodology of grounded theory, 16 in-dept interviews were conducted with managers of several private industries in the province of Khorasan Razavi. The findings of this study show that these managers mainly provide their employees with 5 types of organizational slack which are beyond limited financial slack resources. These include: "slack relationship with employees"; "employees slack training"; "slack opportunities to fulfill employees capabilities"; "slack attention to individual employees' concerns and their families" and "providing financial and well being slack facilities to employees". This study illimunates new perspectives on organizational slack and will expand our knowledge about organizational resources literature and will improve understandings of the hidden perspectives of the concept. These findings can have significant implications for policy makers and set their actions regarding organizational goals.