چکیده:
با وجود اینکه در مطالعات مربوط عملکرد شغلی، ترکیبی از متغیرهایی از جمله سن، جنسیت، شخصیت، تجربه کاری و روابط بین فردی به عنوان عوامل مشخص کننده عملکرد کارکنان در نظر گرفته شده اند، کمتر مطالعهای به بررسی اثر تنظیم هیجانات شناختی بر عملکرد کارکنان پرداخته است. همچنین در سالهای اخیر، هیجانات و تنظیم هیجانات موضوعی بحث بر انگیز در حوزه مطالعات سازمان میباشد. افراد در سازمان دائما احساسات خود را تنظیم میکنند و استراتژیهای تنظیم هیجانات تاثیر مثبت و منفی بر روی عملکرد افراد سازمان و سازمان دارد. این پژوهش به بررسی اثر استراتژیهای انطباقی تنظیم هیجانات شناختی بر عملکرد کارکنان میپردازد. در این پژوهش توصیفی- پیمایشی، پرسشنامه بین کارکنان بخش ستادی سازمانی دولتی در ایران پخش شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که استفاده از استراتژی نگاه به چشم انداز، تاثیری بر روی عملکرد کارکنان ندارد، در حالیکه استراتژی ارزیابی مجدد مثبت، استراتژی برنامه ریزی، استفاده ازاستراتژی پذیرش و تمرکز مجدد مثبت باعث افزایش عملکرد کارکنان میشود .
Although in job performance literature, some variable such as age, sex, personality, work experience and interpersonal relationship has been broadly considered in indicating employees, performance but cognitive emotion regulation strategies and it effect on job performance has not gained enough attention. In addition, emotion and emotion regulation are challenging subject in organizational studies. Individuals constantly regulate their emotions in the workplace and emotion regulation strategies have positive and negative effects on organizations and employees, performance. The Current study demonstrated that how adjusted cognitive emotion regulation strategies have an impact on job performance. This survey was conducted by staff employees of a public organization in Iran. Questionnaires were distributed to collect data. The results indicate that there is no relationship between put into perspective strategy and job performance, meanwhile positive reappraisal strategy and acceptance strategy, are positively associated with job performance. Moreover, there is positive relationship between positive refocused and planning strategy and job performance.
خلاصه ماشینی:
همـانطور کـه گفتـه شـد اکثـر مطالعات در حوزه سازمان به بررسي اثر هيجانـات کـار بـر سـلامتي و عملکـرد کارکنــــــان و تــــــاثير آن بــــــر رضــــــايت مشــــــتريان پرداختــــــه انـــــد( ١٩,Bowen,Siehl&Schueide;١٩٨٥,Albrecht&Zemke ٢٠١٢,Richards&Hackett;٢٠٠٢,Cote& Morgane;٨٩) و تـا کنـون کمتر مطالعه اي به بررسي اثر استراتژيهاي تنظيم هيجانات شناختي در محيط کار بر عملکرد کارکنان پرداخته است .
٢٠١١,Sheldon,Kashdan&Steger) قوانين تنظيم هيجانات با سلامتي و روابط اجتمـاعي و عملکـرد شـغلي بـالا در آميخته اسـت (٢٠٠٦,Cote&Miners;٢٠٠٥,Lopes,Salovey&Beers).
در رابطه با بررسي اثر استراتژيهاي انطباقي تنظيم هيجانات شناختي و افسـردگي و اضطراب در علم روانشناسي، مطالعات بسياري انجام گرفته اسـت ، ولـي کمتـر مطالعه اي به بررسي اثر اسـتراتژيهاي انطبـاقي تنظـيم هيجانـات بـر عملکـرد کارکنان پرداخته است .
در پـژوهش ديگـري کـه در ايـران در رابطه با استفاده از استراتژيهاي تنظيم هيجانات شناختي و تمرکز حواس افراد انجـام شـده اسـت ، بـه ايـن نتيجـه رسـيده اند کـه اسـتفاده از سـه اسـتراتژي (برنامه ريزي، ارزيابي مجدد و قرار دادن در چشم انداز) در بين افرادي که نمرکـز حواس بيشتري دارند، بـالاتر ميباشـد(٢٠١٢,Abdi,Taban&Ghaemian).
با توجه به مطالعات انجام شده و با توجه اثـر اسـتفاده از اسـتراتژيهاي انطبافي تنظيم هيجانات بر کاهش افسردگي و تاثير افسردگي بر عملکرد شـغلي ،مي توان فرضيه هاي زير را مطرح کرد: فرضيه ١: با افزايش استفاده از اسـتراتژي پـذيرش تنظـيم هيجانـات شـناختي رفتار عملکردي کارکنان افرايش ميشود.
A)2012(, Cognitive emotion regulation questionnaire: Validity and reliability of the Persian translation of the CERQ )36-item(, Social and Behavioral Sciences ,vol32, 2 – 7 Acremont, M.
M. L,)2002(, A longitudinal analysis of the association between emotion regulation, job satisfaction, and intentions to quit, Journal of Organizational Behavior vol 23, 947–962 Dalal, R.