چکیده:
علیرغم جایگاه والای قرآن در بین مسلمین و به عنوان منبع الهام بخش بسیاری از تمدنهای شکل گرفته بعد از ظهور اسلام، بررسی سیرتاریخی تفسیر در شبهقارهی هند، نشان میدهد که تاریخ تفسیرنگاری در آن سرزمین به ویژه قبل از دورهی معاصر، در پژوهشهای قرآنی بسیار مغفول واقع شده است. با ضرورت رفع این خلاء پژوهشی، جستار کنونی با بهرهگیری از مطالعات بینرشتهای، و به شیوهی توصیفی تحلیلی و استناد تاریخی، تفاسیر تدوین یافتهی شبه قاره را مورد تبیین قرار داده است. پژوهش حاضر در ابتدا این تفاسیر را با گرایشات عرفانی، کلامی و فلسفی در مرحلهی تکوین تفسیر معرفی و تبیین میکند و در دورهی توسعهی تفسیر، تفاسیر با گرایشات اخلاقی و عقلی به ویژه تفاسیر به روش «ساختاری» را با تحلیل شرایط اجتماعی مفسرین و ویژگی تفاسیر آنها بررسی کرده و ابعادی از قرآنپژوهی شبه قاره، با محوریت سیر تاریخی آثار تفسیری مکتوب به زبان عربی را از ورود تمدن اسلامی به آن دیار تا قرن دواز دهم مورد تحلیل قرار میدهد.
خلاصه ماشینی:
تأملی بر سیر تاریخی مطالعات تفسیری شبهقارهی هند به زبان عربی(قرن اول تا دواز دهم هجری) هادی سلیمانی ابهری 1 چکیده: علیرغم جایگاه والای قرآن در بین مسلمین و به عنوان منبع الهام بخش بسیاری از تمدنهای شکل گرفته بعد از ظهور اسلام، بررسی سیرتاریخی تفسیر در شبهقارهی هند، نشان میدهد که تاریخ تفسیرنگاری در آن سرزمین به ویژه قبل از دورهی معاصر، در پژوهشهای قرآنی بسیار مغفول واقع شده است.
پژوهش حاضر در ابتدا این تفاسیر را با گرایشات عرفانی، کلامی و فلسفی در مرحلهی تکوینِ تفسیر معرفی و تبیین میکند و در دورهی توسعهی تفسیر، تفاسیر با گرایشات اخلاقی و عقلی به ویژه تفاسیر به روش «ساختاری» را با تحلیل شرایط اجتماعی مفسرین و ویژگی تفاسیر آنها بررسی کرده و ابعادی از قرآنپژوهی شبه قاره، با محوریت سیر تاریخی آثار تفسیری مکتوب به زبان عربی را از ورود تمدن اسلامی به آن دیار تا قرن دواز دهم مورد تحلیل قرار میدهد.
(نقوی، 2014 ،35) ذکر این نکته لازم است که علاوه بر تفسیر کمال الدین زاهد شریحی، روند تفاسیر عرفانی (البته در قالب موعظه یا آثار مکتوب و گنجاندن مطالب عرفانی توسط عرفا در تفسیر آیات)، به شکلی که فقط مورد پذیرش صوفیان و پیروان کسانی چون خواجه معین چشتی در اجمیر و خواجه نظام الدین اولیاء در دهلی بود به سان سدههای گذشته همچنان ادامه داشت، به گونهای که در قرون بعدی نیز شاهد رشد تفاسیری عرفانی از عرفایی مانند مهایمی، سید محمد حسینی (خواجه گیسو دراز) و میر سید علی همدانی هستیم.