چکیده:
در این پژوهش تأثیر مسئولیت اجتماعی سازمان بر فرهنگ سازمانی و تعهد عاطفی کارکنان بررسی شد. جامعۀ آماری این تحقیق یک بیمارستان دولتی در استان مازندران است که اطلاعات، از طریق نمونه گیری تصادفی ساده در سال 1394 جمع آوری شد. در جمع آوری اطلاعات مرتبط با متغیرهای پژوهش از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. پایایی و روایی آن از طریق آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی سنجش شد. مدل مفهومی با استفاده از بخش ساختاری مدل معادلات ساختاری و تحلیل مسیر سنجیده شد. یافته ها بیانگر آن است که مسئولیت اجتماعی سازمان بر فرهنگ سازمانی و تعهد عاطفی کارکنان تأثیر مثبت و معنیداری دارد و فرهنگ سازمانی نیز بر تعهد عاطفی کارکنان به صورت معنی داری تأثیر میگذارد. همچنین تأثیر مسئولیت اجتماعی سازمان بر تعهد عاطفی کارکنان با واسطه فرهنگ سازمانی تأیید شد. در پایان نیز پیشنهادهایی برای تصمیمگیری مدیران ارائه شد.
The effect of corporate social responsibility on corporate culture and emotional commitment of employees is examined in this study. Data obtained from 250 employees of a public hospital in Mazandaran Province that the information was collected through random sampling in 1394. In collecting information related to the variables of a standard questionnaire was used. The reliability and validity was assessed by Cronbach's alpha and confirmatory factor analysis. The conceptual model was measured by using structural equation modeling and path analysis. Results indicate that corporate social responsibility on corporate culture (β=0.57; t =4.30) and emotional commitment of employees (β=0.60; t =5.00) has a positive and significant impact. Organizational culture has a positive and significant impact on employees' emotional commitment (β=0.42; t =3.09). The effect of corporate social responsibility on employees' emotional commitment through organizational culture (β=0.84; t=7.62) was approved.Finally, recommendations were provided for managers to decision making. . . . . . . . . . . . . . . . . .
خلاصه ماشینی:
برخي از شـرکت هـاي دورانـديش ، مسـئوليت اجتمـاعي سـازمان خود را به عنوان راهي براي جذب تعداد بسيار زيادي از کارکنـان بـا کيفيـت ، تـرويج مـي دهنـد و تحقيقات نشان مي دهد که شرکت هاي با مسئوليت اجتماعي بهتر، مي توانند جذابيت بيشـتري بـراي کارکردن نسبت به ديگر شرکت ها داشته باشـند(تينگچـي ليـو و همکـاران ، ٢٠١٤: ١٨٢).
فهم اين موضوع در خصوص اينکه چگونه شرکت ها مي توانند بـه طـور مؤثري با کارکنان وفادار از طريق مفاهيم مختلف به کـارگيري مسـئوليت اجتمـاعي ادراک شـده و جنبه هاي گوناگون فرهنگ سازمان که مورد توجه کارکنان است به صـورت مـؤثري عمـل کننـد، ديدگاه جديدي را ارائه مي دهـد(تينگچـي ليـو و همکـاران ، ٢٠١٤: ١٨٢).
مباني نظري و پيشينه تحقيق اگرچه با مرور ادبيات تحقيق گذشته مـي تـوان يـک پايـه نظـري لازم بـراي مطالعـه مسـئوليت اجتماعي ، فرهنگ سازماني و تعهد کارکنان را مشاهده کرد اما بررسي تأثير هر يـک از جنبـه هـاي مسئوليت اجتماعي (ذي نفعان ، کارکنان ، مشتريان و دولت ) بر تعهد کارکنان از طريق ابعاد مختلـف فرهنگ سازماني (توسعه کارکنان ، هماهنگي ، مشتري مداري و نوآوري ) حوزه اي اسـت کـه هنـوز هم به آن پرداخته نشده است .
طرح هاي مسئوليت اجتماعي مي بايست به شکل گيـري فرهنگ سازماني در راستاي اهداف سازمان کمک کند؛ چرا که مسـئوليت اجتمـاعي يـک پديـده سازماني نسبتاجديد است و اغلب توسط مـديران بـراي دسـتيابي بـه رقابـت و بازگشـت مـالي بهتـر نهادينه مي شود.