چکیده:
رو
امروزه توجه به ابعاد اجتماعی نوسازی بافتهای فرسوده و توجه به برنامهریزی مشارکتی تحت عنوان
«برنامهریزی با مردم» به جای «برنامهریزی برای مردم» رهیافتی تازه برای مداخله در بافتهای فرسوده به شمار
میآید. نقش مشارکت مردمی از عوامل بسیار مهمی است که باید در هر برنامة توسعه مورد توجه قرار گیرد. ایده
مشارکت مردمی در شهرسازی. در فرایند علمی تئوریسازی و در قالب نظریه «مهندسی اجتماعی» تنظیم گردیده
است. مهندسی اجتماعی به حضور و مشارکت مردم از ابتدا تا انتها تاکید دارد و با رویکرد طراحی با مردم به این
موضوع میپردازد. نظریه مهندسی اجتماعی در بافقت فرسوده محله نعمتآباد واقع در منطقه ۱۹ در فاصله
هدف. اعتمادسازی» کاهش معارضان و بالاخره ارتباط مستمر بین مردم و مدیریت شهری اشاره کرد. این مقاله با
استفاده از نتایج حاصل از مطالعات میدانی و کتابخانهای, نقش مشارکت در مهندسی اجتماعی و تاثیر آن بر کیفیت
تحققپذیری طرح را بررسی میکند و با مقایسه طرح پیشنهادی حاصل از مهندسی اجتماعی و مشارکت مردم» به
بیان مزیتهای افزایش مشارکت حاصل از رویکرد مهندسی اجتماعی میپردازد.
Aiming at achievement of community participation and maximum feasibility for urban plans, social
engineering approach is to be discussed, in this paper, as a method of planning in close interaction with
people. Citizen participation in urban renewal can not be judged simply as an effort to “plan with people”
and thus realize a democratic goal, but only with reference to the differing capacities of various social
classes to engage in the collective determination of objectives, and the implications of such participation
for the ends of the renewal program. Further, citizen participation has got many consequences for the
growing number of big-city mayors who seek power without having strong party organizations.
Communities are supposed to participate fully in the planning and implementation of urban renewal
projects. Participation is a process through which stakeholders influence and share control over
development initiatives, as well as the decisions and resources which affect them. Participation may be a
means or an end, but in reality it is usually both. Community participation should be aimed at empowering
people by ensuring that skills are developed and that employment opportunities are created. Involving
people in order to increase awareness, empower, build capacity, or expand rights and duties may be an end
in itself, but it may also function as an instrumental means for accomplishing a specific task. Similarly,
working with people to accomplish a specific task may enable them to expand their confidence and ability
to address other issues in their lives. Community participation should be aimed at empowering people by
ensuring that skills are developed and that employment opportunities are created. The emphasis, in social
engineering, is on continuous attendance and participation of people, from the outset of basic studies to the
final phase of project. Having: 1) theoretical principles; 2) dynamic and interactive structure; and 3)
methods of implementation, social engineering is a theory capable of being generalized to different areas.
Among outcomes of social engineering are:
Rapid implementation process,
Assurance of target group’s approval,
Omission of parallel and redundant phases,
Reliability on planning and decrease of opponents, and
Constant interaction between community and municipal administration.
The present paper is a survey on the use of social engineering to cope with the problem of dilapidated
urban areas and describes different phases of planning with people from the beginning to the proposal of
alternative plans in the case of Nematabad. Research methodology of this study includes in-site and library
studies, and documentary reports of the whole process, describing different phases of the project from the
first acquaintance with given area to the final presentation of plans to people, emphasizing on the role of
social engineering. The paper ends up with a comparative discussion on proposed plan as a result of a
combination of social engineering with community - participatory methods.
خلاصه ماشینی:
پروژه صبر«تعبیرکرد٢احیاونوسازی وبهسازی بافت های فرسـوده تنهـادر صورتی تحقق می یابدکه به وسیلۀمردم ٦نوسازی مشارکتی )وباتوجیه کامل آنان صورت پـذیرد؛وتـا زمانی که منافع ساکنان دراحیای بافت های فرسوده درنظرگرفته نشود،نمی توان امیدی به احیای سریع بافت های فرسوده داشت وبادیدی همه جانبه به احیای بافت پرداخت ٢برای دستیابی بـه ایـن هـدف بایـد بسترهاوزیرساخت های لازم برای طرح فراهم شود٢بافت های فرسوده محدوده های آسیب پذیرشهردر برابرمخاطرات طبیعی به شمارمی آیندونیازمندبرنامه ریزی ومداخله هماهنگ برای سامان یابی هستند٢ مشخصه ایـن بافـت هـا،ناپایـداری ووجـودمجموعـه ای ازنارسـایی هـای کالبـدی ،عملکـردی ،حرکتـی ، زیست محیطی ،اجتماعی ،اقتصادی ومدیریتی درآنهاست ٢ازجمله مزایای بهسازی ونوسازی بافت هـای شهری ،حفظ وصیانت ازسرمایه هاومنابع انسانی وکاهش صدمات وتلفات ناشی اززمین لـرزه اسـت که باهیچ معیاری قابل ارزش گذاری نیست ٢درکنارآن ،بهینه سازی استفاده اززمین باارتقـای شـاخص نفردرهکتاروکاهش اراضی بایرورهاشده دردرون شهرهابااستفاده ازظرفیت بالای جمعیت پذیری مناطق یادشده منجرخواهدشد٢کاهش هزینه هایی چون اسکان سرریزجمعیـت ،ونگهـداری شـهرها،و نیزکاهش هزینه های امنیتی وانتظامی آنها،علاوه برکاهش هزینه های رفت وآمـدخانوارهـاومـصرف انرژی وآلودگی هواازدیگرمزایای اجرای این سیاست است ٢بیرون رفتن ساکنان قـدیمی بافـت کـه در گذرسالیان انس والفت ناگسستنی بامحیط زندگی شان برقرارکرده اند،ازبین رفـتن خـاطرات جمعـی و فاصله گرفتن ازفرهنگ سنتی درمحدوده طرح ،محوشدن آن دسته ازساختمان هاوبناهای قـدیمی کـه هریک حاصل دسترنج نیاکان مابوده اندوتضییع حقوق مالکان محدوده طرح دربیشترمواردبـی بهـره ماندن آنهاازارزش افزوده ناشی ازاجرای طرح بافت ،بخشی ازمشکلاتی هستندکه می بایـست دراحیـا ونوسازی بافت های فرسوده شهری ،راه حل یاپاسخی برای آنهااندیشیدوراهکاری جست ٢ تحقق پذیری باتوجه به تحقق پذیری اندک وعدم موفقیت مداخلات نوسازی دراکثرطـرح هـای شـهری درکـشورمـا ٦عندلیب ، -٥٣٨، ٥٨)،نیازبه واکاوی دلایـل ایـن مـسئله احـساس مـی شـود٢مـی تـوان گفـت کـه ازمیـان دیدگاه های مطرح شده درموردنقش دولت درطرح هـای شـهری ازسـال /(٥٧بـدین سـو،همـواره دو نگرش به عنـوان مـرزتغییـرایـن دیـدگاه هـاونقـش دولـت درزمینـه مـسائل شـهری ،درنوشـتارهای شهرسازی اهمیت یافته اند٢یکی ازاین دونگـرش ،سیاسـت فـراهم کننـده بـوده Keare,Douglashand٦ ١٩٨٢ ,Seottparries)که تاسالیان اخیرمجرای مداخله دربافت های فرسوده بوده است ؛لـیکن بـه علـت بروزمشکلاتی ناشی ازاین نوع سیاست درزمینه های اجتماعی وفرهنگی ،میزان رضـایت مـردم ونیـز رویکردرایج به کاهش تصدی گری دولت درچندسال گذشته ،توجه به دیدگاه های وسیاست های دیگری موسوم به توانمندکننده ،افزایش پیداکرده است ٢این نگرش ِدوم ،هم سوباسیاسـت هـای نظـام مبنـی بـر مشارکت مردم درهمه زمینه هاواردفرهنگ شهرسازی کـشورشـد٢یکـی ازمفـاهیم بنیـادین درالگـوی طرح های ساختاریـراهبردی موضوع تحقق پذیری است ؛یعنـی مطالعـات وپیـشنهادهای طـرح بایـددر مسیروچارچوب موضوعات ومحورهایی صورت گیردکه درعمل بیـشترین قابلیـت وامکـان رابـرای اجراوتحقق داشته باشند٢بدین خاطربخشی ازمطالعات پایـه درتهیـۀطـرح هـای توسـعه وعمـران بـه مطالعات امکان سنجی اختصاص می یابد٢به طورکلی سنجش تحقق پذیری طرح هاوبرنامه های پیـشنهادی براساس دوشاخص تأثیرگذاری وکفایت انجام می شود٢منظوراز .