چکیده:
تغییر رویکرد در مدیریت شهری و اهمیت بیش از پیش نقش کنشگران مختلف و شهروندان در عرصه امور شهری، موجب تغییر در رویکرد مدیریت شهری شده است و مدیریت متمرکز و دستوری به مدیریت پایین به بالا و مشارکتپذیر که در آن به همکاری بین کنشگران عرصه شهری پای میفشارد، تاکید شده است. در پژوهش حاضر به منظور تحلیل عملکرد مدیریت شهری، با رویکرد حکمروایی خوب و با توجه به شاخصهای آن پرداخته شد. به همین منظور برای ارزیابی رویکرد حکمروایی، از آزمونهای آماری (T تک نمونهای و آزمون Friedman) استفاده گردید. جامعه مورد بررسی شامل دو گروه شهروندان و متخصصین بوده است. روش گردآوری داده از طریق پرسشنامه برای هریک از دو گروه تهیه گردید و بر اساس طیف لیکرت به جمعآوری نظرات پرداخته شد. از پرسشنامه شهروندان به منظور سنجش سطح حکمروایی و از دادههای حاصل از پرسشنامه متخصصین درجهت شناخت قابلیتها و ظرفیت در عرصه مدیریت شهری برای ارائه راهبرد بر اساس مدل SWOT بهرهگیری شد. نتایج بهدست آمده نشان میدهد، سطح حکمروایی خوب در محدوده مورد مطالعه از میانگین متوسط (استاندارد) پایینتر بوده و نتایج حاصل از مدل SWOT هم برای افزایش عملکرد مدیریت شهری با استراتژی تدافعی درجهت توسعه مشارکتهای مردمی در اولویت قرار گرفته است.
By changing the approach in urban management and the increasing importance of the role of various actors and citizens in the field of urban affairs, it has changed the approach of urban management, and centralized and command-oriented management to low-up and participatory management where cooperation between actors The urban area is underlined. In the present study, we aimed to analyze the performance of urban management, with a good governance approach and with regard to its indicators. For this purpose, the statistical tests (single sample T and Friedman test) were used to assess the governing approach. The study population consisted of two groups of citizens and specialists. The data collection method was prepared by a questionnaire for each of the two groups and based on the Likert spectrum, the comments were considered. The citizens 'questionnaire was used to assess the level of governance and the data from experts' questionnaires to identify capabilities and capacity in the field of urban management to provide a strategy based on the SWOT model. The results show that the level of good governance in the study area is lower than the average (standard), and the results of the SWOT model for increasing the performance of urban management with a defensive strategy in favor of the development of popular participation in priority Is located.
خلاصه ماشینی:
نتايج به دست آمده نشان مي دهد، سطح حکمروايي خوب در محدوده مورد مطاثعه از ميانگين متوسط (استاندارد) پايين تر بوده و نتايج حاصل از مدل SWOT هم براي افزايش عملکرد مديريت شهري با استراتژي تدافعي درجهت توسعه مشارکت هاي مردمي در اوثويت قرار گرفته است .
جدول ١: شاخص ها و متغيرهاي استخراج شده از مباني نطري پژوهش شاخص ها متغيرها مشارکت پذيري همکاري شهروندان با مديران، نطارت بر تصميم گيري مديران، ميزان گردهمايي شهروندان و مديران، مشارکت در امور محله ، نظر خواهي از شهروندان در تهيه و اجراي طرح ها پاسخگويي پاسخگويي مديران، رضايت از پاسخگويي مديران، پاسخگويي مديران نسبت به وظايف خود، پاسخگويي مديران در مورد برنامه ها مسژوثيت پذيري اعتراف به اشتباهات توسط مديران، مسژوثيت پذيري در وظايف محوثه ، پيگيري در اجراي طرحها قانونموندي تاثير نة ذيرفتن از گروههاي بانفوذ شهري، پايبندي به قانون، پايبندي به حقوق مردم، پايبندي به رفتار عادلانه توافق جمعي انجام فعاثيت مشارکتي ، فعاثيت گروهي با شهروندان، هماهنگي بين مديران شهري، توجه به منافع اکثريت عداثت محوري فراهم نمودن فرصت هاي برابر براي شهروندان، بکارگيري زنان در مديريت شهر، توزيع عادلانه خدمات شهري، توزيع خدمات زير بنايي براي زنان و محرومان شفافيت دسترسي به مناقصه ها و قراردادهاي شهرداري، ارائه اطلاعات توسط شهرداري، ارائه منطم گزارش، گزارش در مورد هزينه ها و منابع درآمدي کارايي فعاثيت مستمر مديران، به روز بودن روش مديريت ، بهبودي شيوه امور شهري، کاهش هزينه ها و ارتقاء کيفيت ، توسعه خدمات شهري منبع : يافته هاي پژوهش ، ١٣٩٦ پيشينه تحقيق عظيمي آملي و جمع دار، (؟١٣٩)، در مقاثه اي با عنوان بازآفريني بافت هاي فرسوده شهري با تاکيد بر اثکوي حکمروايي خوب (نمونه موردي: محله ونک، منطقه ٣ تهران) انجام دادند، به اين نتيجه رسيدند که محله ده ونک به ثحاغ شاخص هاي حکمروايي خوب شهري در وضعيت نامناسبي قرار دارد، علاوه بر آن، از ثحاغ فرسودگي بافت هاي مسکوني ، وضعيت مناسبي برخوردار نيست (عظيمي آملي و جمع دار، ؟١٣٩: ؟٨).