چکیده:
ورود اسلام به ایران، تأثیرات عمیق و بنیادینی بر پیکره این جامعه نهاد، به گونهای که ساختارهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و معیشتی مردم دستخوش تغییرات بنیادین گردید. سؤال اصلی پژوهش آن است که خوراک و پوشاک ایرانیان به عنوان عناصری از ساخت اجتماعی و فرهنگی و معیشتی مردم در دوره امویان چه ویژگی داشته است؟ فرضیه مطرح شده آن است که در دوره مورد بررسی یعنی با ورود اعراب ضمن تداوم بخشی از آیینها و سنتهای ملی و اجتماعی گذشته ، بخشی از آداب غذایی را از عربها گرفتند و تنوع غذایی ایرانیان نیز سبب تغییر عادات غذایی عربها شد. ، بنابراین در این بخش از سنن ما شاهد تأثیر وتأثر دو طرف بر یکدیگر هستیم. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر منابع تاریخی به این به این رهیافت رسیده است که در حوزه خوراک و پوشاک ما شاهد تأثیر وتأثر دو طرف بر یکدیگر هستیم.
The arrival of Islam in Iran had profound and profound effects on the body of this institution, so that the political, social, cultural, economic, and livelihood structures of the people underwent fundamental changes. The main question of the research is what was the character of Iranian food and clothing as elements of social, cultural and livelihood structure of the Umayyads? It has been hypothesized that part of the ancient Persian text continued in the early Islamic centuries. During the period under review while maintaining some of the national and social traditions and traditions, Iranian society had the greatest influence on the Umayyad in the area of Iranian food, while preserving ancient traditions and local foods, and part of the Arab diet. And Iranian food diversity also changed Arabs' eating habits, so in this part of the tradition we see the influence of both sides on each other. This research will explain the subject under the descriptive-analytical method.
خلاصه ماشینی:
همچنين نقش ايرانيان پيش از اسلم در فرهنگ و تمدن غير قابل انکار مي باشد ؛ زيرا آنان قومي متمدن بودند که در ميان ساير ملتها و اقوام موقعيت و مقام باشکوه کسب کردند و بدون ترديد سقوط سلسله ساساني و ورود اسلم به ايران بسياري از ابعاد فرهنگي و تمدني ايران را تحت تأثير خود قرار داد.
٣- پيشينه تاريخي پوشاک ايرانيان پوشاک يکي از مهمترين مؤلفههاي مهم هويتي و فرهنگي ايرانيان محسوب مي شود که سير تحول آن در نظام اجتماعي ايران را مي توان در دورههاي مختلف تاريخي از جنبههاي مختلف از جمله نفوذ و تأثير ملموس فرهنگ ايرانيان بر البسه ساير ملل از جمله اعراب بررسي نمود، لذا زماني که حکمرانان عرب پس از دست يابي به سرزمين هاي ايران، خود را با مردمي رو به رو يافتند که در حوزه معيشت در مرتبهاي بالتر از اعراب قرار داشتند از اين رو چندان نگذاشت که با اخذ و اقتباس از زندگي آنان پارچهها و جامههاي ايراني در مراکز حکمراني آنان مورد استفاده قرار گرفت.
در بين خلفاي اموي، معاويه اولين کسي بود که مثل پادشاهان ايران و به تقليد از آنان لباس پوشيد و مورد اعتراض عمر واقع گرديد علوه براين معروف است که عبدال بن عامر نخستين سردار عرب و از جمله فاتحان خراسان بود که به تقليد از ايرانيان جامه خز کبود پوشيد و پس از وي زياد بن ابيه نيز به عادت و رسم ايرانيان قباي حرير مي پوشيد و چکمههاي ساخت بصره به پا مي کرد کم کم ساير امويان جامههاي ابريشم و حرير پوشيدند (زيدان، ١٩٨٣:٥/ ٩٤٩) لباس خلفاي اموي که به شدت تحت تاثير فرهنگ ايراني قرار گرفته بود عبارت بود از يک سروال که گاهي نخي اما در بيش تر مواقع ابريشمي بود.