چکیده:
مراقبتگری در روابط صمیمانه بزرگسالی، یکی از اجزاء بسیار مهم رابطه زوجی است؛ که با این وجود در مطالعات قبلی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر پیشبینی ابعاد مراقبتگری بر اساس مولفههای هوش هیجانی با میانجیگری عزت نفس بود. تعداد 245 نفر از مردان متاهل دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی در این پژوهش شرکت نمودند. شرکتکنندگان پرسشنامه مراقبتگری (CQ)، مقیاس عزت نفس روزنبرگ (RSES) و پرسشنامه هوش هیجانی برادبری و گریوز را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که کلیه مولفههای هوش هیجانی (به استثنای آگاهی اجتماعی) بر کلیه ابعاد مراقبتگری با میانجیگری عزت نفس اثر معنیدار دارد (p). به این معنا که مردان با هوش هیجانی بالاتر، از عزت نفس ببشتری برخوردار بوده و مجاورت و حساسیت مراقبتگری بیشتری را گزارش کردند. در مقابل مردان با هوش هیجانی پایینتر، عزت نفس کمتری داشته و کنترل و اجبار مراقبتگری بیشتری را گزارش کردند. اگرچه مولفه آگاهی اجتماعی با میانجیگری عزت نفس بر ابعاد مراقبتگری اثر معنادار نداشت؛ اما به طور مجزا میان دو به دوی این متغیرها همبستگی معنادار وجود داشت (p). بر اساس یافتههای این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مراقبتگری از هوش هیجانی و عزت نفس تاثیرگذار می پذیرد. بنابراین، ارتقا هوش هیجانی و عزت نفس میتواند به مراقبتگری موثرتر (حساسیت و مجاورت) منجر شود.
Caregiving in adult intimate relationships is one of the really important part of couples’ relation, but previous studies has paid less attention to it. The purpose of the present study was to predict the caregiving dimensions based on emotional intelligence components with the mediator role of self-esteem. 245 married men who were students at Shahid Beheshti universities participated in the study. All participants completed the Caregiving Questionnaire (CQ), Rosenberg Self-Esteem Scale (RSES) and Bradberry & Greaves Emotional Intelligence Questionnaire. The results demonstrated that all components of emotional intelligence (except social awareness) had a significant effect on all caregiving dimensions with the mediator role of self-esteem (p