چکیده:
این تحقیق تلاش میکند تا سیر تطور و تکامل نظریه بانکداری اسلامی را مورد ارزیابی قرار دهد. جهت انجام این کار، رویکردهای موجود در حوزه بانکداری اسلامی در شش گروه کلی مورد تحلیل واقع میشوند که عبارتاند از: ارائه تفسیرهای جدید از ربا، ارائه تبیین حقوقی جدید از معاملات بانکی، تصحیح معاملات بانکی براساس ضرورت، بانکداری بدون ربا، بانکداری اسلامی (رعایت کلیه اصول و ضوابط اسلامی) و طراحی بانک در چارچوب نظام اقتصادی اسلام. یافتههای تحقیق که با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی بدست آمدهاند نشان میدهد که: اولا، هیچیک از دیدگاههای مطرح شده نمیتواند به عنوان یک دیدگاه منتخب مورد استفاده واقع شود و نقدهای جدی به تمامی آنها وارد است. ثانیا، هر چند تشکیل الگوی ایدهآل و حداکثری نظام اقتصادی اسلام امری مطلوب و ارزشمند است، اما نباید فراموش کرد که امکان تشکیل آن نیازمند مطالعات گسترده در کشف نظامات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی اسلام و عملیاتی شدن بخش معظم آن است. البته این به معنی توقف تلاشها نیست و اندیشمندان وظیفه دارند به صورت پیوسته در راستای استقرار الگوی ایدهآل تلاش کنند. ثالثا، براساس منطق شریعت اسلامی، در عمل نمیتوان به دلیل عدم دستیابی به نظام ایدهآل اسلامی، اجرای جزئی و مرحلهای شریعت را تعطیل کرد. چرا که آموزههای دینی این خاصیت را دارد که هر یک در حد خود آثار مطلوبی بر جای گذارد. در نهایت به نظر میرسد بهترین راهکار، شروع از بانکداری بدون ربا و حرکت در راستای بانکداری اسلامی به معنای رعایت کلیه اصول و ضوابط اسلامی و جهتگیری به سمت تحقق الگوی ایدهآل نظام اقتصادی و بانکداری اسلام است.
This paper tries to evaluate the evolution of the Islamic banking theory. For this sake, the most important current approaches in theorizing Islamic banking is analyzed. These approaches include: coming up with new interpretations about the concept of Riba and banking contracts, justifying the banking activities based on necessity principal, Riba-free banking, Islamic banking and finally theorizing the bank as an institution in the context of Islamic economic system.
The results, which are based on an analytical-descriptive approach, show that: firstly, none of the above-mentioned approaches can be chosen because all of them face some challenges; secondly, although theorizing the ideal model of Islamic banking and economics is extremely desirable, but one should not forget that coming up with the ideal model is a hard work and it needs lots of research. However, it is a must for Islamic thinkers to work on this issue and try to shed lights on this ideal type; Thirdly, in practice, the Islamic societies cannot wait until the ideal model of Islamic banking and economics is found. Hence, the Shariah should be implemented in as much as possible. Finally, it seems that the best approach is to start with Riba-free banking and try to gradually reach the ideal model
خلاصه ماشینی:
دليل اين مسئله آن بود که انديشه وران مسلمان از يک سو مشاهده مـي کردنـد کـه نهاد بانک با تجهيز پس اندازهاي ريز و درشت و تبديل آنها بـه سـرمايه هـاي مولـد، باعـث رشـد و شکوفايي اقتصاد شده و اشتغال و درآمد براي مـردم بـه ارمغـان مـي آورد؛ از سـوي ديگـر بـه نظـر مي رسيد که اغلب معامله هاي بانکها بر قرض با بهره مبتني است کـه از ديـدگاه فقـه اسـلامي ربـا محسوب شده و جزو گناهان کبيره است (موسويان و ميثمي ، ١٣٩٤، ص.
بر اين اساس، از زمان مطرح شدن صـنعت بانکـداري در کشـورهاي اسلامي تاکنون، رويکردهاي متفاوتي در بين محققين در اين رابطه شکل گرفته که مي تـوان بخـش عمده آنها را در شش گروه کلي ذيل خلاصه کرد: ارائه تفسيرهاي جديد از ربا، با هدف تمييز بين ربا و بهره بانکي ارائه تبيين حقوقي جديد از معاملات بانکي ، با هدف تمييز آنها از ربا تصحيح معاملات بانکي و بانکداري براساس نظريه ضرورت نظريه بانکداري بدون ربا (حذف قراردادهاي ربوي از نهاد بانک) نظريه بانکداري اسلامي (رعايت تمام اصول و ضوابط اسلامي در حوزه بانکداري) نظريه طراحي بانک اسلامي در چارچوب نظام اقتصادي اسلامي (رويکرد سيستمي ) اين تحقيق تلاش مي کند تـا سـير تکامـل دانـش بانکـداري اسـلامي از طريـق ارزيـابي و نقـد ديدگاههاي مذکور مورد تحليل قرار دهد.