چکیده:
هدف: علوم انسانی نقش مهمی در پیشرفت و حفظ و ارتقای ارزشهای اجتماعی و فرهنگی جامعه دارد. تأکید و تلاشی که در سالهای اخیر متوجه تولید دانش، بومیسازی دانش موجود و اهمیت پرورش نیروهای متخصص در این دسته از علوم شده، گویای این اهمیت است. این در حالی است که شواهد پژوهشی نشان میدهند در دانشگاههای ایران الگوهای آموزشی مناسبی برای پرورش دانشآموختگان شایسته در علوم انسانی وجود ندارد. آنچه برای رویارویی با چنین وضعیتی لازم است طراحی آموزشی براساس شایستگیهای مورد نیاز دانشجویان این دسته از رشتهها است. بنابراین در پژوهش حاضر به این پرسش پرداخته شده است که الگوی آموزشی مناسب برای رشتههای علوم انسانی چه الگویی است؟ روش: این پژوهش، از نوع پژوهشهای بنیادی نظری است و برای پاسخگویی به پرسش موردنظر از روش استدلال عقلانی بر پایه مطالعات کتابخانهای و پژوهشهای انجام شده استفاده شده است. یافته ها: براساس استدلال انجام شده، در علوم انسانی نیاز به تربیت دانشآموختگانی است که به سه دسته از شایستگیهای شناختی، اجتماعی و عاطفی مجهز باشند. رویکردی که بتواند این مهم را برآورده سازد و امکان پرورش هر سه دسته شایستگی را فراهم آورد، سازندهگرایی اجتماعی است؛ زیرا در این رویکرد رشد شناختی در بافت اجتماعی و در جریان تعامل و مشارکت انسانها با یکدیگر شکل میگیرد. بنابراین الگوی آموزشی مبتنی بر شایستگی که برآمده از رویکرد سازندهگرایی اجتماعی است میتواند الگوی پیشنهادی مناسبی برای استفاده در رشتههای علوم انسانی باشد.
Purpose: Humanities play an important role in the development and promotion of cultural and social values of the society. Emphasis on knowledge production, customizing of the existing knowledge and the importance of fostering specialists in this field, show the significance of humanities. The research evidence shows that, there are no appropriate educational models in the universities of Iran that nurture qualified graduates in humanities. To encounter such a situation, instructional designs need to be based on the competencies required by the students. The focus of this article is on this question: What is the proper educational model for the Humanities?
Method This study is a basic theoretical research, and to respond to the question posed, rational argument based on the library research and review of the related research have been used.
Findings: Based on the argument; graduates in the humanities need to get education that encompasses three categories of cognitive, social and emotional competencies. Social constructivism approach can help fostering these competencies. In this approach, cognitive development occurs in the social context and through the interactions and collaborations that individuals make with one another. We may conclude that the competency-based education model that is emerged from the social constructivism approach is the suitable model for the Humanities.
خلاصه ماشینی:
فصلنامه علمي پژوهشي تدريس پژوهي Journal of Research in Teaching سال پنجم – شماره اول – بهار ١٣٩٦ Vol 5, No 1, Spring 2017 ضرورت بازانديشي در الگوهاي آموزش دانشگاهي The necessity of rethinking university education models in Humanities with an رشته هاي علوم انساني با تأکيد بر رويکرد سازنده گرايي emphasis on social constructivism اجتماعي: ارائه يک الگوي پيشنهادي approach: A proposed model M.
کليد واژه ها: طراحي آموزشي، آموزش دانشگاهي، علوم انساني، Key Words: InstructionaO Design, University سازنده گرايي اجتماعي، آموزش مبتني بر شايستگي education, humanities, SociaO constructivism, Competency-based training.
ويژگيهاي علوم انساني که پيش از اين به آن اشاره شد و در مورد آن توضيحاتي ارائه شد، اين علوم را در جايگاهي قرار ميدهد که موفقيت در آن وابسته به دو دسته شايستگيهاي ويژه است ؛ دسته اول شايستگيهاي شناختي يا کارکردهاي اجرايي ١مانند تصميم گيري ٢، استدلال ، 3 استنتاج ٤کاربرد (٢٠٠٥ ,Terenzini &ascareOO ٣)، پردازش اطلاعات (٢٠١٤ ,Nejati)، تعيين هدف ، برنامه ريزي و خودتنظيمي ٥(٢٠١٢ ,Immergut &HeOber, Zook )، انعطاف پذيري شناختي ٦، حفظ و دستکاري اطلاعات در حافظه کوتاه مدت يا حافظه کاري (٢٠١٠,MeOtzer)، تفکر انتقادي و تفکر خلاق (٢٠١٢ ,Hui &Sun ).
ج ) الگوي مبتني بر شايستگي: الگويي پيشنهادي براي رشته هاي علوم انساني الگوي پيشنهادي که در اين بخش از پژوهش ارائه ميشود براساس دو استدلال صورت گرفته در دو بخش پيشين است .