چکیده:
هدف: پژوهش حاضر با هدف استنباط ادراک معلمان از آموزش چندفرهنگی صورت گرفته است تا روایت آنها را از این موضوع نشان دهد. روش: به همین منظور از رویکرد کیفی، روش تحقیق پدیدارشناسی توصیفی و مصاحبة نمیهسازمانیافته جهت جمعآوری دادهها استفاده شده است. نمونهگیری بهصورت هدفمند از میان معلمان استانهای البرز و تهران انجام شده؛ که تعداد آنها پس از اشباع دادههای بهدست آمده 34 نفر است. مصاحبهها با اجازة معلمان ضبط و بر روی کاغذ پیاده شد و با استفاده از روش تحلیل محتوای مضمونی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافتهها نشان میدهد علی.رغم علاقة معلمان به آموزش چندفرهنگی؛ شناخت و دانش آنها از آموزش چندفرهنگی محدود است. و چالشهای زیادی را برای این آموزش مطرح میکنند. روایتهای معلمان بیانگر آن است که دیدگاهها، دانش و نگرش آنان کاملاً مخالف مفاهیم آموزش چندفرهنگی است عدمآموزش مفاهیم چندفرهنگی در دورههای تربیت معلم، تغییر کتابهای درسی، عبور از تنوع و نگرشهای محیطی مضامین استخراج شده از ادراک معلمان پیرامون آموزش چندفرهنگی است.
Purpose: The current study tries to explore some Iranian teachers’ understandings of the multicultural education and to depict their point of views over this type of education in Iran.
Method: To this reason, the study follows a quantitative approach in a descriptive phenomenology form of research and a semi-structured interview to collect the data. 34 Iranian teachers from Alborz and Tehran provinces have been interviewed and with their permissions, the interviews have been taped recorded and transcribed to be analyzed through a content analysis approach.
Findings: The result shows that in spite of teachers’ interests in multicultural, they have a limited knowledge and understanding over the topic which make their teaching a really challenging process. Lack of the educational teacher training over the multicultural concepts, changes in the school textbooks, and ignorance of the present diversity in schools are among the majority of points that the teachers know about the multicultural education in Iran.
خلاصه ماشینی:
Associate professor of Education in Al-Zahra University چکيده Abstract هدف : پژوهش حاضر با هدف استنباط ادراک معلمان از ranian teachers’ understandings of,some آموزش چندفرهنگي صورت گرفته است تا روايت آنها را از the multicultural education and to depicttheir point of views over this type of اين موضوع نشان دهد.
رفتاري که مردم انجام ميدهند به علت خصوصيات نژادي يا ژنتيکي نيست بلکه به دليل آموخته ها و دنبال کردن روش هاي الگو گرفته شده از انساني است که در زندگي روزمره شان به خصوص در دوران کودکي با او مواجه بوده اند (٢٠٠٨ ,Dilworth) انسان ها ذاتا نسبت به يکديگر برتر يا پست تر نيستند؛ آنها فقط متفاوت هستند که صاحب نظران آن را نگرش نسبيگرايي فرهنگي ١ مينامند ( ,Banks ٢٠٠٨).
يکي از اهداف مهم آموزشي در جوامعي که تنوع قومي، فرهنگي، زباني و نژادي دارند آموزش چندفرهنگي است که دانش آموزان را براي درک متقابل فرهنگ هاي ديگر توانمند ميسازد (٢٠٠٤ ,Castles).
يک نظر مهم در آموزش چندفرهنگي اين است که بعضي از دانش آموزان به واسطه اينکه از فرهنگ غالب هستند شانس بهتري براي يادگيري در مدراس دارند.
با اين همه ، تحقيقات نشان داده است که درک محدود از آموزش چندفرهنگي و ابعاد آن ، سطح پايين دانش در مورد فرهنگ هاي قومي و وابستگي شديد به کتاب درسي براي تدريس از موانع اصلي نهادينه سازي آموزش چندفرهنگي است (٢٠٠٥ ,Sleeter).
معلمان اغلب طبق يکي از پنج رويکرد آموزش چندفرهنگي با دانش آموزاني که از گروه هاي قومي و زباني و فرهنگي مختلف هستند؛ کار ميکنند (٢٠١٠ ,Grant &Sletter ).