چکیده:
هدف غایی هر نظام تعلیم و تربیت،ایجاد تحول مثبت در انسان و یافتن هویتی مطلوب برای او در زندگی فردی و اجتماعی است و بدون تردید نظام آموزش عالی، از انتقال آشکار و پنهان هنجارها و نگرش های خاص به فراگیران،فارغ نیست.یکی از اهداف آموزش عالی تربیت دانش آموختگانی است که با استفاده از شیوه های مختلف تفکر،به ویژه تفکر نقادانه به فعالیت علمی بپردازند.لذا پژوهش حاضر در صدد بررسی سطح گرایش به تفکر نقادانه دانشجویان و همچنین چگونگی ارتباط متغیر وابسته گرایش به تفکر نقادانه دانشجویان و متغیرهای مستقل جنسیت،سن،رشته تحصیلی و مقطع تحصیلی بود. دستیابی به این هدف از طریق روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه استاندارد ریکتس(2003) میسر شد.پاسخگویان شامل دانشجویان دانشگاه پردیس فارابی تهران بودند.مبنای انتخاب دانشجویان،نمونه گیری تصادفی بود و از این طریق،نمونه ای به حجم 346 نفر از میان جامعه آماری دانشجویان که متشکل از 3550 نفر بود،تحلیل گردید.از مهمترین نتایج این پژوهش می توان به این مورد اشاره کرد که دانشجویان جامعه آماری دارای گرایش به تفکر نقادانه هستند. علاوه براین،نتایج پژوهش گویای رابطه ی معنادار بین جنسیت،سن و مقطع تحصیلی با گرایش تفکر نقادانه دانشجویان بود.ولی بین متغیر رشته تحصیلی و گرایش به تفکر نقادانه ارتباط معنی داری مشاهده نشد
The ultimate goal of any pedagogy system is to create positive transformations in human and finding a desired identity for him/her in social and individual life. Undoubtedly, higher education system is not free from explicit and implicit transfer of certain norms and insights to learners. One of the goals of the higher education system is to educate learners who conduct scientific activities by using different thinking methods especially critical thinking. Thus, present study intends to examine the students’ critical thinking disposition and the relationship between dependent variable of students’ critical thinking disposition and independent variables of gender, age, educational field and educational grade. This goal was realized by using a survey and Ricketts standard questionnaire (2003). Respondents were students at Farabi Campus of University of Tehran. The basis of selecting the students was random sampling technique by which 346 subjects were selected and analyzed from students’ population (3550 students). Of the most important findings of the research, one can refer to the fact that students in research population tend to critical thinking. Additionally, research findings suggest that there is a significant relationship between gender, age and educational grade with students’ critical thinking disposition while no significant association was observed between educational field and students’ critical thinking disposition
خلاصه ماشینی:
توجه به نقش مهم تفکر نقادانه در آموزش سبب شده تا در محافل آموزشي دنيا، چگونـه انـديشيـدن بـه عنوان هدف اصلي آموزش 1-Critical thinking مـورد تأکيد قرار گيرد.
در حال حاضر پرورش و رشد مهارت - هاي فکري دانشجويان معضل پيچيده اي در آموزش به شمار ميآيد و رفته رفته حالت 1-Paul & Elder 2-Arend 3-Facione 4-Feuerstein 5-Nosich 6-Ennis 7-Parrouty 8-Page بحرانيتري به خود گرفته است ، چرا که ، خروجي اطلاعات جامعه از قدرت تفکر نقادانه افراد درباره ي اين اطلاعات فراتر رفته است ، به گونه اي که در دهه هاي اخير خبرگان حوزه ي علوم تربيتي از ناتواني دانشجويان در حوزه ي تفکر نقادانه به شدت ابراز نگراني کرده اند، زيرا روش هاي آموزشي، افرادي را با اطلاعات نظري فراوان پرورش ميدهد که در حل کوچک - ترين مسائل جامعه در آينده شغلي خود ناتوان هستند (٢٠١١ ,.
با توجه به اهتمام ويژه اي که طي سال هاي اخير به تفکر نقادانه در بين برنامه ريزان فرهنگي و آموزشي کشور به وجود آمده است ، بايد گفت ، بررسي ميزان گرايش به اين نوع از تفکر ميتواند به ايجاد نمايي روشن از وضعيت کنوني و در نتيجه هموار کردن مسير آموزش هاي مهارت حل مسأله و مواجهه با انفجار اطلاعاتي دنياي امروز منجر شود (٢٠١٧ ,Amooabdolahi &Safiri, ).
علاوه بر اين نمودار ميانگين دانشجويان رده هاي سني مختلف در گرايش به تفکر نقادانه ارائه شده است .
علاوه براين نتايج پژوهش حاضر نشان ميدهد بين سن دانشجويان و گرايش به تفکر نقادانه ، رابطه معنيداري وجود دارد.