چکیده:
ایران با دارا بودن منابع غنی انرژی، یکی از کشورهای پر مصرف انرژی در سطح جهان است. بهبود تکنولوژی و استفاده از نوآوریهای جدید در مصرف انرژی و فرایند تولید کالاها، تأثیر بالایی بر کاهش شدت انرژی در کشور دارد. این مطالعه، به منظور بررسی اثرات نوآوری در فنّاوری بر مصرف انرژی، از چارچوب تقاضای مارشالی و روش آزمون مرزهای خود رگرسیون با قفههای توزیعی (ARDL) و همچنین روشهای رگرسیون پویا (Dynamic OLS) و شبیه سازی برای دوره زمانی 1396-1359 استفاده میکند. نتایج این مطالعه نشان داد که نوآوری در فنّاوری، به عنوان عنصری برونزا در تابع تقاضای انرژی، باعث افزایش کارآیی انرژی میشود و به همین ترتیب، مصرف انرژی را در سطح معینی از تولید اقتصادی کاهش میدهد. همچنین نتایج این مطالعه، پیشبینیهای نظری مبنی بر کمتر بودن کششهای کوتاهمدت تولید ناخالص داخلی تقاضای انرژی نسبت به بلندمدت را تأیید میکند. با این وجود، با کنترل اثر نوآوری در فنّاوری، در این مطالعه نشان داده شد که افزایش تولید ناخالص داخلی و باز بودن تجارت، اثر برگشتی نوآوری در فنّاوری بر مصرف انرژی را ایجاد میکند.
Despite its rich energy resources, Iran is one of the top energy-intensive countries in the world. Improving technology and using new innovations in energy consumption and the production process of goods can reduce energy intensity in the country. In order to investigate the effects of technological innovation on energy consumption, this study uses the Marshallian Demand Framework and bounds testing within the Autoregressive-Distributed Lags (ARDL) method during 1980-2017. The results of this study showed that technological innovation, as an exogenous element in the energy demand function, increases energy efficiency and thus reduces energy consumption at a certain level of economic production. The results of this study confirm the theoretical predictions that the short-run GDP elasticities of energy demand are less than the long-term ones. However, controlling the effect of technological innovation, the study finds that increasing GDP and trade openness create rebound effects of technology innovation on energy consumption.
خلاصه ماشینی:
این مطالعه ، با استفاده از چندین متغیر مهم ، همانند تولید ناخالص داخلی، باز بودن تجارت و قیمت جهانی انرژی، تأثیر نوآوری در فناوری بر مصرف انرژی را ارزیابی، و با بهره گیری از داده های سری زمانی (١٣٩٦-١٣٥٩) از بانک جهانی و مدل های ARDL و OLS پویا (Dynamic OLS) برای بررسی تأثیرات کوتاه مدت و بلندمدت متغیرهای اصلی تأثیرگذار بر مصرف انرژی، استفاده میکند.
به عنوان مثال ، بهبودی و همکاران (١٣٨٨)، با استفاده از آزمون های ریشه واحد و همجمعی گریگوری- هانسن نشان دادند که با در نظر گرفتن شکست ساختاری، رابطه بلندمدت مثبت بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی ایران وجود دارد.
Sohag et al) نیز استفاده شده ، برای تابع تقاضای انرژی ایران ، میتوان به شرح زیر نوشت : LnFEC= α0 + α1LnGDPt + α2LnTPt + α3TOt + α4LnCOPt + DUMt + ε (3) که در آن ، LnFECt شکل لگاریتمی مصرف نهایی انرژی در زمان t؛ LnGDPt فرم لگاریتمی تولید ناخالص داخلی در زمان t؛ TOt باز بودن تجارت در زمان t (به دلیل کوچکتر از یک شدن مقادیر این متغیر، بدون لگاریتم در مدل ارائه شده است )؛ LnTPt فرم لگاریتمی نوآوری در فناوری در زمان t؛ و LnCOPt فرم لگاریتمی قیمت جهانی نفت خام در زمان t را نشان میدهد و DUM متغیر مجازی برای بررسی شکست ساختاری در مصرف انرژی برای سال ١٣٦٨ بوده ، که به دلیل اتمام جنگ تحمیلی و شروع بازسازیهای اقتصادی و استفاده شدید از انرژی، از آن استفاده شده است .