چکیده:
در مواجهة ایرانیان با تجدد، یکی از راهبردهای اساسی روشنفکران ایرانی، اصلاح نظام حقوقی مبتنی بر وارد کردن ایدة «قانون» بود. قانون بهمثابة هستة بنیادین نظام حقوقی مدرن، امر خودآیین و خودبنیاد است که مظهر آزادی و خودآیینی انسان جدید تلقی میشود که فیلسوفان عصر روشنگری به تفسیر آن پرداختهاند. از طرف دیگر، روشنفکران ایرانی در جستوجوی علل عقبماندگی ایران و پیشرفت کشورهای غرب به نتیجه رسیدند که تنها راهحل مشکلات ایران در یک کلمه و آن هم قانون قرار دارد. بر این اساس مسئلة اصلی مقاله حاضر این است که آیا روشنفکران ایرانی مواجهة صحیح و اصیلی از مفهوم قانون مدرن داشتهاند یا خیر؟ بهمنظور پاسخگویی به پرسش مذکور از طریق روش تحلیلی- تطبیقی این نتیجه بهدست آمد که سه رویکرد «تبدیل شریعت به قانون»، «تکمیل و تعاون شرع و قانون» و «تعارض میان شرع و قانون» در رابطه با نسبت شرع و قانون پدید آمده است که مواجهة نظری دو رویکرد نخست نسبت به قانون بدون تحقق بنیادها و پشتوانة فلسفی و معرفتی مفهوم قانون شکل گرفته و از پس این نگاه، به جمع و سازگاری ظاهری میان قانون و شریعت حکم شده است، درحالیکه جمع میان قانون بهعنوان امری خودبنیاد و شریعت بهعنوان امری دگربنیاد و خدامحور، به لحاظ فلسفی، جمعی محال و ممتنع بهنظر میرسد.
Modification of legal system based on implementing “law” idea, was among fundamental approaches of Iranian intellectuals during the confrontation with modernity. Law as the radical core of modern legal system is a self-autonomy and self-founded item considered as the symbol of freedom and self-autonomy of modern human which philosophers of Age of Enlightenment have interpreted it. On the other hand, Iranian intellectuals in their researches about Iran's backwardness and advancements of Western countries have concluded that “law” is the only solution for all problems in Iran. The main purpose of the present study is to investigate what is analysis of Iranian intellectuals when confronting modern law? Whether Iranian intellectuals have accurately and correctly confronted with concept of modern law? To answer the above questions through analytical-comparative method, it has been concluded that three approaches of “similarity of religion and law”, “completion and cooperation of religion by law” and “conflict between religion and law” have been created about the relationship between religion and law. Theoretical confrontation of two approaches formed in relation with law without realization of bases, philosophical and cognitional support of law concept, and beyond this perspective consistency and convergence between religion and law have been achieved. Although consistency between law as a self-founded item and religion as an other-founded and God-centered item is philosophically impossible.
خلاصه ماشینی:
منشأ تکوين مفهوم قانون به معناي مدرن خود به چرخش در رابطـۀ انسـان بـا هستي و پيدايي نسبت جديد ميان آدم و عالم برمي گردد، به گونـه اي کـه در نظـر روشـنفکران عصر روشنگري مبناي تکوين و الزام آوري قانون را ميتوان ناشي از کنار زدن امر قدسي و ديني و متکي بر عقلانيت خودبنيادي تلقي کرد که پايـه و بنيـاد نظم دهـي جهـان جديـد محسـوب ميشود.
اما مسئله اين است که آيا روشنفکران ايراني درک درستي از اين مفهوم و مبناي تکوين آن در سپهر فکري ، فرهنگي و تمدني آن داشته اند؟ به عبارت ديگر، تحليل و برداشـت روشـنفکران ايراني در مواجهه با مفهوم مدرن قانون به چه صورت بوده است ؟ آيا در بازتوليد اين مفهوم ، بـه معنا و اقتضائات آن در جهان مدرن التفات داشتند يا اينکه با فهم ظـاهري درصـدد بازتوليـد و بازنمايي اين مفهوم برآمدند؟ در پاسخ به پرسش هاي مذکور، فرضيۀ پژوهش اين است که ثمرات و دسـتاوردهاي تمـدن مدرن وقتي ميتواند در يک جامعه جايگاه خـود را پيـدا کنـد کـه فضـاي معرفتـي آن جامعـه پذيراي اين ثمرات باشد.
علاوه بـر تحقيقـات مذکور، کتاب هايي نيز به بازخواني نظام حقوقي مشروطه پرداخته اند که در اين زمينه مـي تـوان به کتاب طباطبايي (١٣٨٦) اشاره کرد که نويسنده در آثار و آراي خود، خودآگاهي شکل گرفته در انديشۀ ايرانيان را زمينۀ گذار از تاريخ تمدني قديم و مناسبات حاکم بـر سـنت اسـلامي بـه تاريخ تمدني جديد و مناسبات مدرن تلقي مي کند، اما نکتۀ شـايان توجـه در انديشـۀ وي ايـن است که او قائل به بازخواني و بازتوليد مناسبات مدرن از درون مناسبات سنت است و بر همين اساس بر اين اعتقاد است که با توجه به اهميت شريعت اسلامي در سنت ايران ، بايد بـا «نظـر» به شريعت ، نظام انديشۀ سياسي و حقوقي جديـد را بنيـان نهـاد.