چکیده:
سفیه به شخصی اطلاق میشود که توانایی ادارهی امور مالی خود را ندارد خواه کودکک خردسال باشد یا
شخصی که از بهرهی هوشی پایینی برخوردار بوده و یا بطور کلی دارای ناتوانی ذهنی میباشد. قران کریم
به این افرادء به دلیل احتمال ضررء اجازه دخل و تصرف در اموالشان داده نشده است. از طرفی قران به
حفظ کرامت انسانی این افراد نیز اشاره نموده است. در قانون مدنی ایران از افراد ناتوان ذهنییا اصطلاحا
سفیه با لفظ محجور یاد شده و همچون قران کریم» اجازهی دخل و تصرف در اموالشان به آنها داده نشده
است. هم در قران و هم در قانون حکم به انتخاب ولی یا قیم داده شده و اختیارات اموال آنهابه ولی و قیم
سپرده شده است.
این مقاله با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی به تحلیل مسئولیت تعریف شدهی جامعه در قبال افراد کم
توان ذهنی بعنوان زیرمجموعه سفها در قران و قانون مدنی ایران پرداخته است. در نهایت مشخص شد در
حقوق مدنی ایران کاستیهایی در برابر نیازهای روز افراد کم توان ذهنی وجود دارد که در قران به آنها
بصورت کلی اشاره شده است اما در قانون نادیده انگاشته شده است.
خلاصه ماشینی:
لذا اگر مديون که من عليه الحق است سفيه باشد در مقابل رشيد يعني صلاح و فساد مال و معامله را تميز نميدهد يعني کم عقل نه باندازه جنون که زوال عقل و رافع تکليف باشد، يا ضعيف باشد مثل صبي و مجنون و و کسي که آلزايمر گرفته 227 مسئوليت جامعه در برابر کم توانان ذهني در قرآن و حقوق مدني ايران سال چهارم ، شماره بيست و چهارم ، بهار ١٤٠٠ است و يا غيرمستطيع بر املاء باشد بواسطه لال بودن يا سنگيني زبان يا مرضي که باعث سلب قدرت بر تکلم يا عسرت تکلم شود در اينصورت ولي و قيم او بايد کارهاي مالي او را انجام دهد(طيب ، ١٣٨٦، ج ٣: ٧٩).
در خصوص ممنوعيت دخل وتصرف در اموال به نظر مي رسد که اين امر به عدالت نزديک تر مي باشد که همچنان که دستور خداوند متعال نيز در قرآن همين است و در قانون نيز فرد نابالغ و صغير هرچند که از نظر عقل سالم باشد نيز اجازه دخل وتصرف در اموال خود را ندارد که اين امر نيز به دليل جلوگيري از ضرر و 228 فصلنامه مطالعات روانشناسي و علوم تربيتي سال چهارم ، شماره بيست و چهارم ، بهار ١٤٠٠ زيان مالي اين افراد مي باشد لذا هر گونه معامله اي که اين افراد انجام مي دهند از نظر قانوني فاقد وجاهت بوده و حتي قابليت استناد نيز ندارد(صفايي و قاسم زاده ، ١٣٧٧).